صاد

انسان معاصر | نوشته های علی صفدری در زمینه ادیان، ملل و انسانها

علی صفدری | Ali Safdari

۳ مطلب با موضوع «پاسخ به پرسش ها :: انعکاس پیام ها» ثبت شده است

با سلام خدمت حاج آقا صفدری
من از دوستان حاج آقا موسوی هستم 
ایشان شما و سایت شما و صد البته کتاب حریصای شما را به بنده معرفی کردند
من این کتاب را مطالعه کردم و می توانم به جرئت از قلم روان وگیرای شما تقدیر کنم
سوالی که من از محضر شما دارم و فکر مرا به شدت مشغول کرده است دربارة جنیان و پریان و نحوة ارتباط آن ها با انسان است؟
آیا آن ها می توانند بر انسان مسلط شوند؟
آیا آن ها می توانند در انسان حلول یابند؟
آیا آن ها می تواند زندگی انسان را مختل کنند؟
اصلا چگونه می توان از حلول آن ها در خود اطمینان داشت؟
و اگر حلول آن ها در فردی مسجل شد، چگونه می توان آن را از خود خارج نمود؟
آیا انسانی می تواند با جنیان ارتباط داشته باشد؟
آیا انسان در عصر حاضر می تواند لشکر جن و پری داشته باشد؟ 
و سئوال های بسیار دیگری در این زمینه
پیشاپیش از صبر و حوصله جنابعالی در پاسخگویی به سوال های زیادم سپاسگزارم
با احترام
صالح
پاسخ:
سلام / از محبت شما ممنونم و سلام مخصوص به سید جلیل القدر حاج آقای موسوی برسانید.


     بحث درباره گروهی از مخلوقات که «جن» نامیده می شوند، بحث دامنه داری است که در چند خط و چند جمله گنجیده نمی شود و نیاز به مطالعه منسجم دارد. اما به طور فشرده اگر قرار باشد به این سوالات پاسخ داد باید گفت که وجود جن مطلب ثابتی است که در ادیان گوناگون شواهدی دال بر آن داریم و قرآن کریم نیز سوره ای را مستقلا به نام این دسته از مخلوقات دارد.

     مطلب اینجاست که آیا انسانها می توانند با اجنه در ارتباط باشد؛ باید گفت ارتباط با اجنه ممکن و میسر است؛ اما راه و روش خاص به خود را دارد. اجنه بر اساس ساختار خلقتشان توانایی هایی را دارند که برای برخی از ما انسانها شگفت انگیز است. اما انسانهای تلاش کرده در زمینه های گوناگون، این دسته از توانایی اجنه را مهم قلمداد نمی کنند؛ چه مومنین و انسانهای پاکیزه که در اثر عبودیت به درجاتی نائل شده اند و چه کسانی که حتی به خدا اعتقاد ندارند و در اثر ریاضت های نفسانی مراحلی را طی کرده اند. ارتباط با اجنه و گفتگو و ملاقات با آنها میسر است و گزارش هایی در کتابهای گوناگون (اعم از اسلامی و غیراسلامی) برای ما رسیده است.

     درباره اینکه آنان می توانند در انسانی حلول کنند نیز بحث بر پایه سوالات دیگر بنا می شود و نمی توان به سادگی بدان پاسخ داد. با وجود همه تحقیقات و کتابهایی که در زمینه اجنه نگاشته شده؛ باید گفت که اطلاعات ما از جنیان بسیار محدود و ناچیز است. اینکه آیا انسانها بر اجنه می توانند مسلط شوند و یا بالعکس مطلبی است که در کتب تاریخی شواهدی مبنی بر آن دیده می شود. تسلط بر اجنه بر مبنای احکام همه ادیان (اسلام مسیحیت و یهود) مجاز نیست و در تعابیر به آن «سحر» یا «جادو» گفته می شود. همانطور که انسانها می توانند بر اجنه تسلط یابند؛ آنها نیز می توانند بر انسانی مسلط شوند؛ اما بر اساس برخی از شواهد تسلط آنها بر مومنین ممکن نیست.

     در پاسخ به اینکه آیا اجنه می توانند در انسانی حلول کنند؛ باید گفت که حلول در انسان ممکن نیست و این با حقیقت روح آدمی منافات دارد. بر اساس ادله ادیان گوناگون و نه فقط اسلام؛ اجنه نمی توانند چنان در انسانی نفوذ کنند که جایگزین روح او شوند. حتی کسانی از اندیشمندان اروپایی که شواهدی از کتاب مقدس دال بر این مطلب ارائه می کنند؛ برداشت ناقص و گزینشی دارند و قرائت شخصی می کنند. بخشی از گفته هایی که در زبان رایج مردم می گویند فلانی «جن زده شده» و یا «جن در او حلول کرده»؛ بیماری های حاد روانی است که مردم ساده انگار گمان می کنند اثرات حلول یک جن در اوست.

     اینکه آیا جنی خود را به انسانی نزدیک سازد و او را اذیت و آزار دهد؛ شنیده شده و در پاره ای از کتاب ها خوانده شده است. هر مکتب و راه و سلوکی؛ راه و روشی را برای برون رفت از آزارهای جنیان ارائه می دهد که هر کدام شاید بتواند به فراخور حال آسیب دیده کارساز و عملی باشد؛ چرا که راه های دوری از جنیان گوناگون است و آنها با برخی از رفتارها و کردارها نیز آسیب می بینند و از آنها دوری می کنند. اخیرا فرقه «عرفان حلقه» که در ایران گسترش یافته نیز ادعای جن گیری و مسائلی از این دست را دارد که بر اساس دیده ها و خوانده های از آنها باید گفته که جلسات آنها نوعی تئاتر و نمایش محسوب می شود و تنها برای تحریک اذهان علاقه مندان به این قبیل مسائل است که در مقالات و کتاب هایی پاسخ آنها داده شده است.

     آنچه که ما می دانیم این است که برای خلاصی از دست آزار و اذیت های اجنه؛ توسل به اهل بیت علیهم السلام و قرائت قرآن بسیار راه گشاست. از ذکر شریفه «صلوات» غاقل نباشیم که آثار بی شماری دارد.
با سلام و تشکر از سایت خوب شما
یک سوال:
آیا فقط پیروان دین اسلام وارد بهشت می شوند و پیروان سایر ادیان در عصر بعد از پیغمبر صلوات الله علیه به بهشت نمی روند؟
با سپاس
پاسخ:
سلام / ممنونم

     درباره سوالتان باید عرض کنم که با تکمیل هر چیزی تبعیت از آنچه تکامل یافته یک راهکار درست و عقلانی است. همانند طبابت که اگر امروز کسی برای درمان بیماری قلب اش به روشهای چاقو و خنجر گذشته تمایل داشته باشد همه خرده می گیرند که با این پیشرفت و اتاق های عمل قلب دیگر استفاده از روش های قدیمی معقول نیست. دین هم که تکامل یافت، عقل حکم می کند که از کامل ترین آن پیروی کنیم و دین اسلام کامل ترین و آخرین دین الهی است و به دستور عقل تبعیت از آن لازم است.

     با این حساب کسانی که پیرو راه درست باشند به سرانجام می رسند و بهشت روزی شان می شود. اما در این قانون یک تبصره وجود دارد و آن اینکه کسانی که بعد از اسلام از حقیقت اسلام مطلع نشدند و به آن اگاهی نیافتند و آن هم نه از روی سهل انگاری؛ چنانچه از دین و روش درست پیش از این پیروی کنند سعادت مند می شوند. مانند کسی که در روستای دور افتاده ای در نقاط دور دست قطبی یا جنگل های دور افتاده زندگی می کند و اصلا چیزی از اسلام به گوش او نخورده و مطلبی نرسیده است.


انصافا خودت یه بار این حرفایی که زدی را بخون حاج آقا ببین باهاش قانع میشی یا نه
به عید غدیر که میرسه یه روز دو روز نهایتا سه روز
اما به یه شهادت که میرسیم دهه!!!
بابا بحث روضه خونی نیست روضه خوبه اما اینکه همه این ایام سال را ایام حزن کنیم آدمو خسته میکنه
پاسخ:
سلام / با توجه به نوشته شما؛ توجه به این چند نکته شاید بد نباشد!!!

اولا اینکه درباره عید غدیر که فرمودید، به همت برخی از بزرگان و ولایت مداران، چند سالی است که تمام تلاش ها صورت گرفته تا به عنوان دهه ولایت، در روزهای پایانی ماه ذیحجه مراسم های جشن و سروری برگزار شود و در آن حقیقت ولایت اهل بیت علیهم السلام بیان گردد. در کنار این تلاش؛ تلاش دیگری هم بود که متاسفانه به سرانجام نرسید و آن تلاش برای تعطیلی سه روزه برای این عید مهم در سراسر کشور بود که برخی از دستهای نابکار و ناپاک نگذاشتند این مهم به سرانجام برسد.

دوم اینکه احیاء محسنیه و مصیبت های جانسوز بعد از شهادت رسول خدا صل الله علیه وآله وسلم در راستای احیاء عید غدیر است. آن عید سعید سر آغاز ولایت بود و با جشن همراه است و این ایام نتیجه عناد حرامیان با ولایت امیرالمومنین علیه السلام است و دشمنی با غدیر و چون جنایات زیادی در آن نسبت به اهل بیت علیهم السلام رخ داد طبیعتا نقل و گرامیداشت آن با غصه و اندوه همراه است.

سوم اینکه چرا ما گمان می کنیم که احیاء محسنیه یعنی عزادار کردن تمام روزهای سالمان!! به علت حجم انبوه مصیبت های این روزها و پی در پی شدن جنایات در چند روز متوالی، احیاء این ایام به دهه تعبیر می شود و می گوییم «دهه محسنیه». کسی نگفت که برای احیاء دهه محسنیه رنگ عزا به همه شوون زندگی بدهیم؛ هدف از احیاء محسنیه این است که جنایات دشمن نسبت به اهل بیت و پایمالی حق قطعی و قرآنی ذوی القربی به فراموشی سپرده نشود؛ آن هم در دورانی که حجم حملات اعتقادی به کیان شیعه و جوانان شیعه در اوج است. زنده نگه داشتن محسنیه همانند روز شهادت حضرت ابوطالب و یا شهدای احد است که باید در آن به وقایع مهم آن اشاره شود و در اذهان عموم مسلمانان نهادینه گردد. نگفتیم که در محسنیه همانند عاشورا و تاسوعا عزاداری کنیم؛ بلکه تلاشمان این باشد که همواره مصیبت های این ایام را یادآوری کنیم که خدایی ناکرده به دست فراموشی سپرده نشود.

     تعجب من اینجاست که چرا در تقویم روزهایی برای گرامیداشت درخت و کارگر و کارمند و کتاب و ... می بینیم و از وجود آن خرسندیم ؛ اما وقتی چند روزی را به نام اهل بیت علیهم السلام نام گذاری می کنند برخی موضع گیری می کنند که فلان و بهمان.

     احیاء محسنیه یعنی زنده نگه داشتن تلاش حضرت زهرا سلام الله علیه در دفاع از امام زمانش و ولایت اهل بیت علیهم السلام!!

خواهشا کمی سطح جهان بینی مان را گسترش دهیم و افق دیدمان را بلند مرتبه کنیم.