در کتاب "حریصا" می خوانیم:
ساعت یازده نشده بود که کارل آمد. لبخندی بر لب داشت و چنان خوش و بش میکرد که معلوم بود برای پیروزی و مغلوب کردن من آمده. در دلم گفتم حرفی نیست، اگر او توانست حقانیت مسیحیت امروز را ثابت کند، با تمام وجود تسلیم میشوم. اما مگر میشود نور اسلام و حضرت محمد و اهلبیت: را در تمام ابعاد زندگی لمس کرد و به حقانیتشان یقین نکرد.
مرا به داخل کلیسا دعوت کرد. گفت شاید بهتر باشد که در اتاقی داخل کلیسا به گفتگو بنشینیم. اما من قبول نکردم. گفتم که گفتگو در فضای آزاد و زیبای حریصا لذت بخش تر است از نشستن در اتاق. همینطور که قدم میزدیم از این چند روزمان گفتیم. او گفت و من گفتم. تا اینکه لبخندی بر لب راندم و گفتم: کارل، نظرت درباره کتاب مقدس چیست؟
شاید کمی جا خورد. از چهرهاش این طور گمان کردم. سکوت کوتاهی کرد و گفت: یعنی چه؟
گفتم: تورات و انجیلی که به زبانهای گوناگون چاپ میشود و اسمش را گذاشتهاند کتاب مقدس!
لبخند محوی بر لب گفت: این را میدانم. اینکه میپرسی نظرت درباره کتاب مقدس چیست یعنی چه؟ مثل اینکه من از تو بپرسم نظرت درباره قرآن چیست!
گفتم: این که ایرادی ندارد. تو بپرس و من هم پاسخ میدهم. ما در مورد قرآن میگوییم که این کتاب، کتابی آسمانی است و از سوی خدا و توسط فرشته وحی حضرت جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شده است. کتاب آسمانی ما مسلمانان تا به امروز از هرگونه گزند و تحریفی مصون مانده است. در قرآن ما هیچگونه اشکال و تناقضی وجود ندارد و تمام آنچه را که اشکال تراشان بیان کردهاند پاسخ داده شده است. آنقدر این کتاب ارزشمند و بلند مرتبه است که هرکسی در آن تفکر و تدبر میکند مات و مبهوت میشود.
* * *
نگذاشت تا جملاتم را به انتها برسانم. با اعتراض جواب داد: اینچنین هم که تو میگویی هم نیست. من در این چند روز نقدهای گوناگونی را که به قرآن شده است را مطالعه کردم که بسیاری از آنها جواب داده نشده است. شما در گفتارتان صادق نیستید و به قرآن پایبندی ندارید. شما در ظاهر دم از قرآن میزنید، اما واقعیت چنین نیست.
گفتم: چرا این حرف را میزنی، دلیلت چیست؟
جواب داد: در کتاب مقدس شما قرآن، از انجیل و تورات به هدایت و نور تعبیر شده، آیا این طور نیست؟
گفتم: چرا همین طور است. آیا آیاتش را هم میدانی؟
لابه لای کتابی که در دستش بود را گشت. کاغذی را در آورد و گفت: قرآن درباره تورات میگوید: إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ؛ همانا ما تورات را فرو فرستادیم که در آن هدایت و نور است[1] و درباره انجیل میگوید: وَآتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ؛ و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور است[2]. این آیات کتاب شما هست یا نه؟!
لبخندی زدم و گفتم: این آیات کتاب ما هست. تو درباره قرآن مطالعاتی کرده ای، برای مغلوب کردن من هم نکته خوبی را یافته ای، اما کاش در میان کتابها جست و جویی هم میکردی شاید جواب خودت را مییافتی. قرآن ما دو نوع آیات دارد. برخی از آیات قرآن «محکم» نامیده میشوند و برخی «متشابه»[3]. الآن فرصت توضیحش نیست و بحث درباره اینها را برای وقت مناسبی میگذارم. فقط در مورد این دو آیه که گفتی چند نکته را برایت میگویم. اولا این آیاتی که خواندی و نظایرش را که در قرآن میبینی برای تورات و انجیلی است که تحریف نشده، نه کتاب مقدسی که امروز هست. ثانیا گرچه در تورات و انجیل، نور و هدایت هست، اما قرآن نور آشکارتر و کاملترین و جامعترین دستور سعادت بشر است. در این دو آیه که تو خواندی دقت کن. میگوید که تورات و انجیل هدایت و نور هستند. این تعبیر قرآن درباره این دو کتاب است. اما وقتی میخواهد خودش را معرفی کند میگوید وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا؛ و به سوی شما نور آشکاری را فرو فرستادیم[4]. در این آیات خوب دقت کن و تعابیر را مورد مطالعه قرار بده. ثالثا این آیات مربوط به تورات و انجیل امروزی نیست. بلکه مقصود تورات و انجیل در زمان نزول قرآن و قبل از آمدن اسلام است. رابعا اینکه قبل از اشکال تراشی با این آیات، همانطوری که گفتم باید محکم و متشابه را بشناسی. طبق آیات محکمات قرآن، تمام اهل کتاب وظیفه دارند تا به آیین جدید گرویده و اسلام را بپذیرند.
آرام آرام گفتم: آیا از این دیدگاه به موضوع نیندیشیده بودی؟
لحظاتی سکوت کرد، نگذاشتم از فکر کردن به جوابم خارج شود. بیمعطلی گفتم: چرا سعی نمیکنی با نگاه دوستانه به قرآن نگاه کنی؟ شاید نظرت عوض شد. آدم نباید در برخورد اول دیدی غرض آلود داشته باشد.
داشتم گمان میکردم که قانعش کردم. البته مثل اینکه برای رسیدن به مطلوب خیلی عجله داشتم. همانطور که نگاهش به من دوخته بود گفت: فکر میکنی چونکه توانستی اولین سوال مرا توجیه کنی دیگر هیچ اشکالی در قرآن نیست. نخیر، این گمان باطلی است که قرآن را خالی از هرگونه اشکال و نقصی میدانی.
با آرامش تمام گفتم: من که از اول گفتم، باز هم میگویم، هر سوال و اشکال و ایرادی را که نسبت به اسلام و قرآن و حضرت محمد9 داری بگو. یا جوابش را میدانم که میگویم و یا بلد نیستم که دنبالش میروم و جوابش را مییابم و میآورم. اگر هم چنین نشد و توانستی سوالی بیپاسخ بپرسی، با کمال میل مسیحی میشوم.
با لبخندی که هم بوی جدی میداد و هم طعم شوخی؛ گفت: من تو را مجبور میکنم مسیحی شوی.
آنقدر مصمم و مطمئن این حرف را زد که اگر اینقدر به حقانیت اسلام و کتاب و پیامبرش یقین نداشتم قافیه را میباختم.
جواب دادم: یکی از دعاهای همیشگی من این است که خدایا مرا به راه راست هدایت کن و در دنیا و آخرت عاقبت به خیر نما. اگر این دعای من به دست تو اجابت شود خوشحال میشوم. پس تمام تلاشت را بکن تا مرا قانع کنی. ولی منصف باش و با قهر و غرض به حرفها و جوابهای من نگاه نکن، شاید حق با من باشد و تو...
-: بعید میدانم که کار به آنجا برسد. بگذار یک سوال دیگر ازت بپرسم. برگردیم به قرآن و بحث درباره اشکالاتش. نتیجه بحثها همه چیز را روشن میکند.
-: قبول، اگر سوالی داری بپرس وگرنه من سوالاتی درباره کتاب مقدس دارم.
-: اول جواب این سوال را بده. درباره این آیه چه میگویی: وَمَا کَانَ هَٰذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَىٰ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ؛ شایسته نبود (و امکان نداشت) که این قرآن ، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود؛ ولی تصدیقی است برای آنچه پیش از آن است (از کتب آسمانی)[5]. این آیه یعنی چه؟ آیا این آیه تاییدی بر کتابهای مقدس و مهر تاییدی بر آنان نیست؟ آیا مطابق این آیه و آیاتی نظیر آن، قرآن تصدیق کننده کتاب مقدس نمیباشد؟
-: آقای کارل، کمی دقت کن. بخش عمده اشکال تو را در پاسخم به اشکال قبلی جواب دادم. اما شما دقت نمیکنی. اولین چیزی که در این آیه به روشنی دیده میشود، دعوت اهل کتاب - یهودیان و مسیحیان و ... - به پذیرش قرآن است. خیلی واضح است که اگر کتابی کامل تر و جامع تر و تکمیل کننده کتابهای پیشین نباشد، دعوت به آن معنا ندارد. خیلی این نکته واضح است. در ثانی گفتم که قرآن، تورات و انجیلی را که برای عصر گذشته بوده و پذیرش آن وظیفه مردم بوده را تصدیق میکند. باید دانست که قرآن، تورات و انجیل امروزی را که تحریف شده است را تصدیق نمیکند. اگر به جای دیده غرض آلود، منصفانه به این آیات نگاه کنی و تفکر نمایی، این مطلب روشن است که قرآن تصدیق میکند تورات و انجیلی برای امتهای پیشین فرستاده شده و از طرفی دیگر مردم را تکلیف به پذیرش دین جدید مینماید، به جهت کمال و تمام بودن آن.
-: چرا در میان جملات و کلماتت یکسره از تحریف انجیل میگویی؟! که گفته که انجیل تحریف شده؟! این حرف بیمعنا و نسنجیدهای است که هیچ پایهای ندارد و تنها برای برخورد با نفوذ مسیحیت آنرا شایعه نمودهاند. گفتم که شما به قرآن خودتان التزام عملی ندارید و تنها به صورت ظاهری از آن دم میزنید. خداوند اراده کرده تا تمام کتابهای آسمانی را از تحریف حفظ نماید. چظور شما میگویید قرآن تان تحریف نشده اما کتاب مقدس تحریف شده!! مگر قرآن نمیگوید ما «ذکر» را که همان کتابهای آسمانی است از تحریف نجات میدهیم؛ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؟[6] چطور خداوند قرآن شما را از تحریف نجات میدهد اما نمیتواند کتاب مقدس را مصون از تحریف نگه دارد؟
-: قرار شد احساسی نباشیم و خیلی منطقی و علمی گفتگو کنیم. من جواب این اشکالاتت را نیز میدانم و از قبل مطالعه کردهام. اول درباره آیهای که اشاره کردی چند نکته را بگویم. اولا مقصود از «الذکر» در آیه، خصوص قرآن است. یعنی تنها قرآن مورد نظر این آیه است نه سایر کتابهای آسمانی. دلیل آن هم شاهدی است از خود قرآن در آیهای دیگر. آیه دیگری میفرماید: وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ؛ و البته این (قرآن) براى تو و قوم تو یادآورى است[7]. ثانیا مسئله حفاظت از ذکر در آیهای که خواندی اختصاص به قرآن دارد، بر خلاف کتابهایی که قبل از قرآن نازل شده؛ لذا مصون از تحریف نماندهاند.
مسئله دیگری که مطرح کردی، گفتی که چرا خداوند قرآن شما را از تحریف حفظ کرد اما نتوانست انجیل ما را از تحریف مصون بدارد. نه قرآن برای ماست و نه انجیل برای شما. باید بدانی که این هر دو کتابهایی آسمانی و مقدساند که از طرف خدا نازل شدهاند و برای تمام بشریت میباشد. حرف من این است که این انجیل و توراتی که امروز موجود است، آن انجیل و تورات مقدسی نیست که از طرف خدا آمده است. اگر کمی تحمل داشته باشی و به قول ما ایرانیها دندان برجگر بگذاری، برایت روشن میکنم از حرفی که میزنم میتوانم دفاع کنم.
اینکه میگویی چرا خدا انجیل را از گزند تحریف در امان نگه نداشت، باید بگویم که اگر خداوند اراده میفرمود تا انجیل و تورات از تحریف مصون باشند حتما چنین میشد، ولی اراده خداوند گزاف نیست. بلکه اراده او برطبق مصلحت و حکمت جریان مییابد. درباره عدم تعلق اراده الهی بر جلوگیری از تحریف کتابهای آسمانی گذشته، این چند نکته را به خاطر داشته باش: اولا چون ادیان پیشین برای مقطع و برههای از تاریخ کارآیی داشته و قهرا با پیشرفت زمان و تاریخ باید در آنها تحولاتی حاصل میشد، حفظ آن کتابها برای همیشه ضروری نبوده است. ثانیا برای حفظ یک متن به صورت اصلی باید شرایط طبیعی چنین امری فراهم باشد. در اعصار گذشته تکامل خط و کتابت به آن میزان نبوده تا بتواند متنی را در بستر خویش و به صورت کامل حفظ نماید. البته با رشد تمدن بشری، زمینههای لازم برای چنین امری پدیدار گردید. ثالثا چون اسلام دین ابدی و قرآن سند جاوید آن است و حالت منتظرهای برای آن وجود ندارد، باید از دستخوش تحریف و دگرگونی مصون بماند. ولی کتابهای آسمانی گذشته به دلیل داشتن حالت منتظره، چنین ضرورتی را ایجاب نمیکردند. رابعا اینکه آنچه از برخی آیات قرآن به دست میآید، تورات و انجیل تا روزهای آغازین دین اسلام به صورت تحریف نشده باقی بوده است. بر این اساس میتوان گفت تحریفها پس از نزول قرآن صورت گرفته است. دراین صورت باید گفت: تورات و انجیل تا پایان دوران مأموریت خویش از تحریف مصون بودهاند.
درباره آیاتی که قرآن به انجیل و مسیحیت و ادیان دیگر پرداخته سخن فراوان است. وقتی به چنین آیاتی میرسیم نباید در همان مرحله اول خود را پیروز بدانیم و گمان کنیم که قرآن را به تشکیک کشیده ایم. صحیحاش این است تا قدری در آن تامل کنیم و از متون و کتابهای معتبر و صحیح استفاده کنیم. شاید آنچه را که در نخستین لحظه دریافته ایم اشتباه باشد و این غرور و جهل ناشی از خرسندی تشکیک در قرآن، ما را تا آخر عمر در گمراهی نگه دارد.
کارل عزیز، بگذار من خودم برایت آیهای از قرآن را بخوانم که تا این لحظه به آن اشارهای نکردی. قطع دارم اگر از آن خبر داشتی و در مطالعاتی که انجام دادی به آن بر میخوردی، تا الان سخنی از آن زده بودی و سعی میکردی با دستاویر کردن آن مرا به چالش بکشی.
در دومین سوره از قرآن آمده است:
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ کسانی که ایمان آوردند و کسانی که آیین یهودان و ترسایان و صابئان را برگزیدند، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند و کاری شایسته کنند، خدا به آنها پاداش نیک میدهد و نه بیمناک میشوند و نه محزون.[8]
اگر تو خودت این آیه را خوانده بودی، با عجله و بیمحابا میپرسیدی چگونه شما ما مسیحیان را انکار میکنید، در صورتی که قرآنتان به صراحت به حقانیت مسیحیان و سایر ادیان گواهی داده است. الحق و الانصاف چنین نمیگفتی؟
[1]. سوره مائده ، آیه44.
[2]. سوره مائده ، آیه46.
[3]. محکمات آیاتى هستند که معنى مراد آنها روشن است و به معنى غیر مراد اشتباه نمىافتد. به اینگونه آیات باید ایمان آورد و هم عمل کرد. آیات متشابهه آیاتى هستند که ظاهرشان مراد نیست و مراد واقعى آنها که تاویل آنهاست را پیامبر و ائمه اهل بیت: میدانند، ولى عامه مؤمنین که به تاویل متشابهات راه ندارند علم به آنرا باید به خدا و پیامبر و ائمه هدى ارجاع نمایند.
[4]. سوره نساء ، آیه 174.
[5]. سوره یونس ، آیه37.
[6]. سوره حجر ، آیه9.
[7]. سوره زخرف ، آیه44.
[8]. سوره بقره ، آیه 62.