در کتاب "حریصا" می خوانیم:
شنبه شده بود و فردا با کارل قرار داشتم؛ اما هنوز موفق نشده بودم «سفر پیدایش»[1] را مطالعه کنم. سه شنبه که از حریصا برمی گشتم با خودم قرار گذاشتم که در این چند روز فرصتی که تا یکشنبه دارم سفر پیدایش را مطالعه کنم. آخر از مطالعهی چند سال پیش نکاتی قابل بحث و تامل به یاد داشتم که باید مرور میشد. صبح به یادداشتهایم - یا به تعبیر ما طلبهها تقریرات - از درس آیت الله وحید خراسانی[2] نگاهی انداختم. چند سالی است ایشان چهارشنبهها به جای «خارج اصول فقه» که هر روز درس میدهند، تفسیر قرآن میگویند. سال گذشته که آن کشیش هتاک آمریکایی قرآن را به آتش کشید، ایشان در بحث تفسیرشان به نقد انجیل و چالشهای مسیحیت پرداختند. آنقدر بحث مفید و باارزشی بود که ثانیه شماری میکردم چهارشنبه بیاید و در درس ایشان حاضر شوم. ایشان سوالات و اشکالاتی را مطرح نمودند و از پاپ و کلیسا جواب خواستند؛ اما آنقدر بحثشان قوی و مستدل بود که هیچ کس لب از لب باز نکرد!
مطالعه آن یادداشت ها، روزهای شیرین سال پیش را به یادم آورد. چهارشنبهای بارانی بود که حضرت آیة الله، بالای منبر مسجد اعظم رفت[3]. سخن را با آیاتی از سوره یس آغاز کرد. آنجا که میفرماید: وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ، إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلینَ، عَلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. بحث بسیار شیرینی بود و با استدلالات قوی و متقن استاد، حلاوتش محسوس تر هم میشد. گزیدهای از جملات آن روز درس چنین بود:
انجیل یوحنّا از بقیه اناجیل عندهم اقواست و وجهاش این است که یوحنّا علاوه بر گرفتن کلمات مسیح از خود او به عقیده آنها، صاحب مکاشفات یوحنّاست. لذا ما در وجه اول به این انجیل، راه معرفت به ضد را طی کردیم. البته این نکته مخفی نماند انجیلی که بر عیسی نازل شده، مورد تصدیق قرآن است و آن نزد امام زمانعحمیباشد. بحث بر سر این انجیل که مبنای تمام تشکیلات دو فرقه مسیحیت از کاتولیک و پروتستان است میباشد. در این انجیل که میزان قطعی اعتقاداتشان است آمده که عیسی کلمه بود. کلمه نزد خدا بود. کلمهی خود خدا بود. در قرآن تعبیر کلمه هست. بِکَلِمَةٍ مِنْه اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَم[4]. آن کلمه با این کلمه فرق دارد. در نفس کلمه تحریفی نیست. تحریف در ملحقات کلمه است. کلمهی خود خدا بود، نتیجه این میشود که عیسی مشتق از خداست. قطعهای از الوهیت است. در بحث مذهبی باید به قدری قوی بود که تمام ارکان مذاهب اربعه از جواب عاجز باشند. در بحث دینی هم اینچنین است. لذا باید با کمال دقت آیات را دید و بر اساس حکمت بحث کرد، نه تعصب. چون اساس این دین بر حکمت است و بر حق؛ و انحراف از حق در هر بابی مردود و باطل است.
چون به تازگی و یکدفعه هوا سرد شده بود، حال مزاجی استاد خوب نبود و سرفه میکردند و سخن گفتن برایشان سخت بود. برای همین فرمودند: البته ما هر وقت نتوانستیم پایین میآییم، تعارف نداریم.
انجیلی قدیمی به دست گرفته بودند و از روی آن سطوری را خواندند برای شاهد مثال. ماجرای این بود که نانی بر موسی نازل شده بود و در قرآن هم در ماجرای «المن و السلوی»[5] بدان اشاره شده است اما با تفاوتهایی نسبت به کتاب مقدس. مسیحیها به عیسی گفتند معجزه موسی نانی بود، معجزه تو چیست؟! عیسی در جواب آنها گفت: اگر بر موسی نانی نازل شد، من خودم نان حیات هستم. هرکه پیش من آید، هرگز گرسنه نمیشود و هر که ایمان آورد هرگز تشنه نمیگردد. اینجا بود که استاد فرمودند:
این مراسم عشاء ربانی چیست! غذایی که خون خدا را در رگهای آنان جاری میکند و مسیح در روحشان میرود. این معنایش این میشود که وقتی کشیشها در کلیسا روابط نامشروع دارند، یعنی مسیح لواط را مرتکب شده. چون آنان جزئی از مسیح شدهاند و او در خون و روحشان جاری گشته است. این چه دین و آیینی است؟! همچنان که مذهب شیعه بین مذاهب مظلوم است، این دین هم بین ادیان مظلوم است. ختام مطلب این است: إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُون (آل عمران-59) إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَم (نساء-171) مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَة (مائده-75) وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْک (اسراء-111)[6]. این هدایت است یا مسیحیت؟! این حکمت است یا آن! این دین است یا آن!
تا ظهر مرور یاددشتها تمام شد.
[1]. نخستین بخش از کتاب مقدس و اولین کتاب از «اسفار پنجگانه» یا تورات.
[2]. آیت الله وحید خراسانی از مراجع بزرگ تقلید شیعه در قم.
[3]. دوازدهم آبان 1389.
[4]. سوره آل عمران – آیه 45.
[5]. سوره اعراف - آیه 160.
[6]. مَثَل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است؛ که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنابر این، ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیّت او نیست.) (آل عمران-59) مسیح عیسی بن مریم فقط فرستاده خدا، و کلمه (و مخلوق) اوست، که او را به مریم القا نمود (نساء-171) مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود؛ پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند، مادرش، زن بسیار راستگویی بود (مائده-75) و بگو: «ستایش برای خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده، و نه شریکی در حکومت دارد (اسراء-111).