این چند خط، آخرین جملات کتابی است که به تازگی نوشتنش تمام شده و به زودی به ناشر سپرده می شود. تا یار چه خواهد...
وقتی رایانه ها تولد یافتند و در کنارش اینترنت آمد و شبکه مجازی همه گیر شد، با پدیده ای روبه رو شدیم که اطلاعات عظیمی را در خود جای داده بود و خواه ناخواه باید کار با آن را می آموختیم و روش استفاده از آن را فرا می گرفتیم.
استفاده از این شبکه گسترده اطلاعاتی، نیاز به دستگاهی داشت که قابلیت اتصال به شبکه ارتباطی را داشته باشد و خود این دستگاه ها هم برنامه عامل می خواست تا راهور شود. رایانه یا کامپیوتر همان دستگاهی بود که در نخست به آن نیاز داشتیم و برنامه عاملی هم که باید در آن نصب می شد، ویندوز نام داشت. سال 1993 اولین ویندوز به بازار آمد. برنامه جذابی بود برای مردمی که تازه با رایانه های خانگی آشنا شده بودند و آن را از شگفتی ها می پنداشتند. امروز دیگر نامی از آن ویندوز در میان نیست، از بس به چشم ما پیش پا افتاده و ساده به نظر می رسد و قابلیت های لازم برای استفاده از خیلی برنامه ها را ندارد.
وقتی ویندوز95 آمد، جهانیان آن را انقلابی در برنامه ها و سیستم عامل ها دانستند. اما این شگفتی خیلی پایدار نبود؛ چرا که ویندوز 98 و 2000 و اکس پی (Xp) و... به دنبال هم آمدند و هر کدام در نوع خود بی نظیر بودند و برنامه خوبی محسوب می شدند. این چرخه هنوز ادامه دارد و برنامه های جدید می آیند و برنامه های گذشته کنار گذاشته می شوند. اگر بخواهیم از امکانات رایانه ای و شبکه های گسترده اطلاعاتی استفاده کنیم، نیاز داریم که خود را با برنامه های کامل تر هماهنگ سازیم و از برنامه ای که به مرحله بالاتری رسیده است استفاده نماییم. برنامه های گذشته قابلیت خیلی از نیازهای امروز ما را ندارند.
آنچه که گفته شد، تنها بخش کوچکی از زندگی ما محسوب می شود که شاید به دقایقی یا ساعاتی از شبانه روز ما مربوط شود. آیا تمام زندگی ما از هفت روز هفته و سی روز ماه و 365روز سال و تمام عمرمان، نیاز به برنامه ندارد؟!
برنامه ای که برای زندگی ما تنظیم گردیده، «دین» نام دارد و این نسخه ای است که خدا برای ما به ارمغان فرستاده تا راه و روش ادامه مسیر را بدانیم و قابلیت استفاده بهینه از زندگی را داشته باشیم. ادیان هم در طول زمان تکمیل شدند و بر اساس نیاز دوران مخصوص خود، برنامه ها به روز می شدند. همانطور که برنامه های چند سال پیش به دیده امروز ما پیش پا افتاده اند و نیاز به برنامه های جدید به خوبی لمس می شود، برنامه زندگی هم بر همین روال است.
دین فرایند تکاملی داشته و پیامبران مرحله به مرحله آمدند تا برنامه کامل شده را به ما انسان ها عرضه کنند. روزگار زرتشت پیامبر، برنامه کامل شده آیین زرتشتی بود. روزگار حضرت موسی برتامه لازم، آیین یهود بود. در زمان حضرت عیسی آیین مسیحیت آیین به روز شده محسوب می شد. زمان رسول الله حضرت محمد نیز کامل ترین برنامه ای که نیاز انسان ها بود عرضه شد که اسلام نام گرفت.
در مناظره امام رضا علیه السلام با بزرگان آیین زرتشت، نکته بسیار مهمی نهفته است که باید در آن اندیشه شود. امام رضا علیه السلام از بزرگ زرتشتیان درباره علت اینکه زرتشتیان، زرتشت را پیامبر می دانند سوال فرمود.بزرگ زرتشتیان در پاسخ گفت: «او کارهای خارقالعادهای انجام داده که احدی قبل از او انجام نداده است. گرچه ما آن را ندیدهایم، ولی اخبار پیشینیان ما گواه بر این معناست». امام فرمود: «آیا جز این است که اخبار پیشینیان به شما رسیده و پیروی کردهاید؟» پاسخ داد: آری. امام فرمود: «همینگونه است سایر امتها و پیامبران؛ پس چرا این پیامبران را قبول ندارید و تنها تکیه روی زرتشت میکنید؟». بزرگ زرتشتیان خاموش شد و پاسخی نداشت.