صاد

انسان معاصر | نوشته های علی صفدری در زمینه ادیان، ملل و انسانها

علی صفدری | Ali Safdari

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زهرا» ثبت شده است


     چند نکته درباره محسنیه:

  •      مصیبت هایی که در روزهای نخستین بعد از شهادت رسول خدا صل الله علیه وآله بر اهلبیت علیهم السلام وارد شد؛ آنقدر سخت و دردآور است که بر شیعیان یادآوری و یادسپاری آن لازم است. تلاشی که امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهما السلام نمودند تا اسلام از مسیرش انحراف پیدا نکند، تا جایی که حضرت زهرا سلام الله علیها و طفل ششماهه اش محسن علیه السلام در این راه به شهادت رسیدند. دستاورد این تلاش ها و شهادت، حفظ راه ولایت اهل بیت علیه السلام شد که در دوران ما بیش از چهارصد میلیون پیرو مکتب امیرالمومنین علیه السلام وجود دارد. آنقدر این روزها بر اهلبیت علیهم السلام سخت گذشت که حضرت صادق علیه السلام فرمود عظیم تر و وحشتناک تر و سخت تر از کربلا بود. (اینجا)

  •      مسئله شهادت حضرت زهرا و حضرت محسن علیهماالسلام، سند حقانیت و مظلومیت اهلبیت علیهم السلام شیعه است. از همین روست که دشمن تمام تلاشش را می کند تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را وفات قلمداد کند و جامعه اسلامی از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و دلیلش آگاه نگردد. عامل شیعه شدن بسیاری از اهل سنت، خبر یافتن از علت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بوده است.


  •      احیاء محسنیه و مصیبت هایی که در این روزها رخ داد، به معنای تعطیل کردن روند طبیعی زندگی نیست؛ که برخی اعتراض می کنند چرا اینقدر عزاداری و ... . احیاء محسنیه یعنی یادآوری مصیبت های این روزها و پاسداری و درس آموزی از آن. احیاء محسنیه یعنی بزرگداشت مقام حضرت زهرا سلام الله علیها و معرفت یافتن به آن؛ آن هم در دوران و عصری که دشمن تمام تلاشش در حذف نام اهلبیت علیهم السلام به هر طریق ممکن است.

     پس بر ماست که هر کدام به قدر وسعمان و معرفتمان نسبت به اهلبیت علیهم السلام ؛ در گرامیداشت محسنیه و حفظ ارزشها و دستاوردهای آن بکوشیم و حراست و پاسداری از امام زمانمان را به خوبی بیاموزیم.



۱ نظر ۱۴ دی ۹۲ ، ۰۷:۱۹
سایت انسان معاصر



     می پرسند چرا دهه محسنیه؟! چرا هفته نخستین بعد از ماه صفر را عزا اعلام می کنید و ...؟! سوال مهم و به جایی است و باید در آن قدری عمیق تر نگاه کرد و به بحث پرداخت. علت اصلی این گونه پرسش ها به شناخت ما بر می گردد. هر کدام از مناسبت های تقویمی و تاریخی شیعه قدر و قیمت خودش را دارد و برای آن باید اهلیّت داشت. در بحث عزاداری برای اهلبیت علیهم السلام هم همین نکته جاری است. همین چند روز پایانی ماه صفر که از سخت ترین روزهای سال برای ما شیعیان محسوب می شود، می بینیم جاده های منتهی به شهرهای شمالی کشور به علت مسافرت بخشی از جامعه مسدود می شود. آیا کسانی که در ایام شهادت رسول خدا و امام مجتبی و امام رضا علیهم السلام برای تفریح به شمال می روند؛ محبت اهلبیت علیهم السلام را به دل ندارند؟! جواب روشن بینانه این است که این جمعیت جزیی از همان عزاداران روز تاسوعا و عاشورا هستند که این روزها به جای عزاداری به مسافرت تفریحی می روند. علتش هم دشمنی با اهلبیت علیهم السلام و یا دهن کجی به عزاداری نیست؛ علتش سطح معرفتی آنان است.

     خلقت بر مدار معرفت است و این نکته به صراحت در قرآن آمده است. معرفت به زبان ساده همان شناخت نسبت به ذات خداوند است و تنها راه شناخت خدا، اهلبیت علیهم السلام هستند؛ «من عرفکم فقد عرف الله». در مسیر معرفت یابی و معرفت اندوزی، روش های گوناگونی را به ما یاد داده اند؛ همانند زیارت، توسل، عزاداری و ... . هر که به قدر شناخت و معرفتش توشه ای بر می گیرد و راه به سوی کمال را طی می کند. در میان اهلبیت علیهم السلام، سیدالشهدا علیه السلام راهش عمومیت دارد و سفره فیضش گسترده تر است. برای همین در عزای امام حسین علیه السلام همه حاضرند و تاسوعا و عاشورا بساطش با سایر روزهای شهادت تفاوت دارد و نه تنها شیعه، که سنی و مسیحی و یهودی و ... هر بر سر سفره با برکت او حاضر می شوند. از همین روست که سفارش گسترده ای به زیارت اربعین شده و در میان زوّار کسانی را می بینیم که سنخیت ظاهری ای با اهلبیت علیهم السلام ندارند و حاضر می شوند. اینها به خاطر عمومیت و گستردگی محبت امام حسین علیه السلام است.

     در مدرسه اهلبیت علیهم السلام، سطح معرفتی بالاتری هم هست که هرکه در این درگاه مقرب تر شود، عشق و شور و حرارت بیشتری روزی اش می شود و معرفت زلال تر و ناب تری نصیبش می گردد. از همین روست که روزهای سیاه و سخت بعد از شهادت رسول خدا صل الله علیه وآله را خواص محبان و عاشقان بیشتر درک می کنند و غمش را بهتر می فهمند. هر کس به قدر شناخت و معرفتش می تواند این سخنان را درک کند؛ هر کس به میزان عشق و شور و شعورش.



۳ نظر ۱۴ دی ۹۲ ، ۰۶:۵۲
سایت انسان معاصر

//bayanbox.ir/id/5902045147213973861?view

 

         در  کتاب  "حریصا" می خوانیم:



  • جواب سوال هشتم: با وجود تصریحات پیامبر، ابوبکر چگونه به خلافت رسید؟

     حضرت على جریان این واقعه را در خطبه 192نهج البلاغه چنین شرح مى‌دهد:

         یاران پیامبر که حافظان تاریخ زندگى او هستند به خاطر دارند که من هرگز لحظه‌اى از خدا و پیامبر او سرپیچى نکرده‌ام. در جهاد با دشمن که قهرمانان فرار مى‌کردند و گام به عقب مى‌نهادند، از جان خویش در راه پیامبر خدا دریغ نکردم. رسول خدا جان سپرد در حالى که سرش بر سینه من بود و بر روى دست من جان از بدن او جدا شد و من براى تبرک دست بر چهره‌ام کشیدم. آنگاه بدن او را غسل دادم و فرشتگان مرا یارى مى‌کردند. گروهى از فرشتگان فرود آمده گروهى بالا مى‌رفتند و همهمه آنان که بر جسد پیامبر نماز مى‌خواندند مرتّب به گوش مى‌رسید؛ تا اینکه او را در آرامگاه خود نهادیم. هیچ کس در حال حیات و مرگ پیامبر از من به او سزاوارتر و شایسته تر نیست.