صاد

انسان معاصر | نوشته های علی صفدری در زمینه ادیان، ملل و انسانها

علی صفدری | Ali Safdari

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «shia» ثبت شده است


۰ نظر ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۵:۵۵
سایت انسان معاصر


بسم الله الرحمن الرحیم


     تازگی ها دوست عزیزی مرا در گروه واتس آپی که با هدف گفتگوی آزاد بین شیعیان و اهل سنت راه انداخته بود عضو نمود. با توجه به اینکه در هر گروه واتس آپ بیش از پنجاه نفر نمی توانند عضو باشند، در گروه ما چهار نفر شیعه بودیم و چهل و شش نفر از اهل سنت. آنقدر بحث ها خوب پیش می رفت که گروه دوم و سوم و ... هم در مدت کوتاهی آغاز به کار کرد.


     چند نکته قابل ملاحظه در بحث ها وجود داشت. اینکه خود اهل سنت عموما بسیار منطقی به گفتگو می پردازند. برخی از آنها هم گفته بودند که ما اطلاعاتی نداریم و تنها می خواهیم عضو این گروه باشیم تا حرف ها را بشنویم. اما عده ای در لباس اهل سنت (مذاهب گوناگون اما اکثرا ادعا می کنند ما شافعی هستیم) به میدان بحث می آیند و چند کار مهم می خواهند انجام دهند. اولین تلاششان این است که در گروه ها ثابت کنند اصلا چیزی به نام وهابیت وجود ندارد! هرچه برایشان دلیل می آوری که این عده به این دلایل عمده وهابی هستند نمی پذیرند و با فرافکنی های بسیار سعی می کنند بگویند که وهابیت را شیعیان ساخته اند تا به تمام اهل سنت حمله کنند. وقتی می گویی القاعده و داعش و دیگر گروه های تروریستی که دارند در دنیا اسم اسلام را بدنام می کنند، پیرو یک مکتبی هستند که خودشان ادعا می کنند «سلفی» است و اینها همان وهابی ها هستند، باز هم حرف های بی پایه و اساس خود را می گویند.


     تلاش این عده برای اینکه می خواهند به هر ضرب و زوری که شده ثابت کنند چیزی به نام وهابیت وجود ندارد برای این است که می خواهند افکار وهابی خودشان را که در واقع یک اقلیت بسیار کوچکند بر تمام اهل سنت تعمیم دهند. می خواهند ثابت کنند که تمام اهل سنت دنیا یعنی افکار آنها و وقتی وهابی ها می گویند توسل و زیارت و... شرک است، این حرف همه اهل سنت است؛ در حالی که عموم اهل سنت ادعیه دارند و به رسول الله و اولیا در طول زندگی شان توسل پیدا می کنند و زیارت را مستوجب پاداش می دانند و ...


     وهابی ها به خوبی یافته اند که باید خودشان را در پشت دروغی به نام «وهابیت وجود ندارد؛ این را شیعیان ساخته اند!» پنهان کنند. وهابی ها به خوبی فهمیده اند که جایگاهی در دنیای اسلام ندارند، اما برای ترویج افکارشان باید لباس مظلوم نمایی بر تن کنند. وهابی ها می دانند که اگر به نام خودشان به تبلیغ بپردازند هیچ اثری نخواهد داشت، برای همین خودشان را به جای اهل سنت جا می زنند.


     اینها در بحث توان علمی مناسبی ندارند و نمی توانند حرفشان را با قرآن و سنت ثابت کنند؛ اما فن مغالطه را خوب بلدند و حرف های بسیار ضعیفی را که در کتاب های دست چندم شیعه نوشته شده و خود شیعیان هم آنها را قبول ندارند، به اسم عقاید شیعه به سایر مسلمانان نشان می دهند و گمان می کنند با این ترفند می توانند مقابل منطق قوی شیعه ایستادگی کنند. یکی دیگر از کارهایشان دروغ گفتن های بسیار زیاد و منسجم با هم در طول بحث است. دروغ گویی یکی از فنون اصلی اینان است و ابایی ندارند حتی اگر کسی فتوای ضد اسلامی مفتی های وهابی ریاض نشین را نقل کند، او را متهم به افترا به مفتی کنند و مفتی را از فتوایی که خود داده نجات می دهند. حالا بیا هزار بار آدرس سایت و کتاب مفتی را بده که خود این آقای وهابی چنین فتوای ضد اسلامی ای داده؛ انگار مرغ یک پا دارد و باز می گویند تو داری به مفتی ما دروغ می بندی!


     اگر در طول بحث احساس کنند توان پاسخگویی را ندارند و طرف مقابل قوی تر از آنان است؛ فن سیاه نمایی و غوغاسالاری را آغاز می کنند. این فن در کنار دو فن دروغ و مغالطه که به خوبی آن را آموخته اند، بزرگترین حربه آنان است. مثلا دیروز چند ساعت با کسی بحث کردم که خود را اهل سنت قلمداد می کرد و اصرار داشت اصلا چیزی به نام وهابیت وجود ندارد! کمی بعد فهمیدم وی خانمی است که در قطر ساکن است و خودش به تنهایی سی و چند گروه واتس آپ را مدیریت می کند و از قطر می خواهد افکار وهابی اش را به اهل سنت ایران تزریق کند. آن هم نه علما اهل سنت؛ چرا که اهل مطالعه و اهل علم شان بارها به خود من گفته اند ما هم با وهابی ها مثل شما مخالفیم. اینها سعی می کنند در توده مردم اهل سنت نفوذ کنند و از ناآگاهی آنان از مذهبشان استفاده کنند و میلشان بدهند به سمت وهابیت. خلاصه اینکه او هر سوالی پرسید و شبهه ای مطرح کرد؛ به صورت مستدل پاسخش را دادم. آن وقت شروع کردم به مطرح کردن سوالاتم و اشکالات بسیار زیاد وهابیت. دیگر به خوبی فهمیده بود توان پاسخ گویی ندارد و شروع کرد به دروغ گویی. می گفت شما شیعیان صیغه زن شوهر دار را جایز می دانید! در حرم امام رضا صیغه خانه ساخته اید! و...


     آنقدر دروغ های شاخـدار گفت که خدا می داند. او جوابی برای دفاع از خود نداشت و به طور منسجم به شیعه تهمت زد؛ چرا که اگر این کار را نمی کرد، سایر اعضای گروه، بطلانش را به روشنی می فهمیدند. دست آخر هم شروع کرد به حرف های احساسی گفتن که اگر ما این هستیم خدا ما را در آتش بسوزاند و اگر شما...


     این حرفها چه جایگاهی در بحث علمی دارد؟! شما اگر نتوانی حقانیت ات را ثابت کنی، با این تهمت هایی که می زنی قطع بدان که آتش روزی ات خواهد شد؛ چرا در وسط بحث حرفهای انحرافی می زنید. چرا... چرا... چرا...

     تا به خودم جنبیدم دیدم پشت سر هم دارد برایم پیام های ناسزا و بی ادبی و هتاکی می آید. آنها اسم مرا در تمام گروه های اهل سنت پخش کرده بودند به نام کسی که به مقدسات و مومنات توهین می کند؛ برای همین چنین وضعی بود. پیامی بلند بالا در گروه ها پخش شده بود که در قسمت پایانی اش نوشته بود: «دوستان عزیز اهل سنت؛ خواهشا یک درسی به این شخص بی ادب بدن تا دیگه هوس تهمت زدن به اهل سنت رو نکنه»!!!


     آری ؛ این است منطق وهابیت! با دروغ و افتراء و تهمت و ... نمی گذارند حق به گوش مردم برسد.


علی صفدری

18 ربیع الثانی 1435 – قم المقدسة

۱ نظر ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۳۱
سایت انسان معاصر

//bayanbox.ir/id/1110809079973200673?view


     در صدر اخبار منطقه و جهان که نگاه می کنی، هر روز فشارها بر شیعیان و دوستداران اهلبیت علیهم السلام بیشتر می شود. روزی نیست که جنایتی در حق شیعیان گزارش نشود و کسی به شهادت نرسد. عراق، پاکستان، افغانستان، بحرین، حجاز و ... تنها کشورهایی نیستند که برای شیعیان ناامن شده؛ این روزها حتی اگر در فرانسه و آلمان و روسیه و مالزی هم باشی؛ فشار بر شیعه را به خوبی حس می کنی...!

     جنایاتی که در حق محبین اهلبیت علیهم السلام روا داشته می شود، مختص دیروز و امروز نیست؛ این رشته سر دراز دارد. شاید نسل جدید ما از تنگناهایی که بر شیعه در طول تمام این قرون رخ داده، با خبر نباشد و این ضعف بزرگی است. در لابه لای صفحات تاریخ، جنایات بی شماری نسبت به شیعیان گزارش شده که دل هر انسانی را آزرده می سازد. بنی امیه و بنی عباس تا توانستند شیعه را آزار و اذیت کردند و ستم را به تمام معنای کلمه در حق آنان روا داشتند. چقدر جنایات از متوکل و معتصم و منصور و هارون برای ما نقل شده و از آنها سخت تر جنایات یزید و معاویه و غاصبان نخستین است. مگر در تاریخ نیامده که فلان نواده امام حسن مجتبی علیه السلام را در میان دیواری گذاشتند و او در همان حال جان داد. مگر نخوانده ایم و نشنیده ایم که یک شب تا صبح چند صد نفر از بنی هاشم و شیعیان به دست بنی العباس سر بریده شدند! مگر ما واقعه هولناکی که در حق «حجر بن عدی» و «میثم تمار» و ... رخ داد را نمی دانیم! سوال می کنم که علت اصلی این جنایات چه بود؟! آیا چیزی جز محبت امیرالمومنین علیه السلام بود که دشمن تاب تحمل آن را نداشت؟! مگر این را به صراحت در متون تاریخی نمی خوانیم. آیا تیر باران تابوت امام مجتبی علیه السلام و شهادت زهرای مرضیه سلام الله علیها علتی جز کینه نسبت به اهل بیت علیهم السلام و ولایتشان دارد؟! آنقدر کینه نسبت به امیرالمومنین و اهلبیت علیهم السلام دامنه داشت که فرمان داد بالای تمام منابر امیرالمونین را لعن کنند.

     سوال من اینجاست که وقوع این همه جنایت در حق شیعیان در طول همه این قرن ها علتش چه بوده؟! آنچه که همه می دانیم و برخی عامدانه خودمان را به خواب زده ایم و نمی خواهیم باور کنیم این است که همه این دشمنی ها و همه این سخت گیری ها نسبت به شیعه و شیعیان؛ علتی جز محبت اهلبیت علیهم السلام نداشته و ندارد. تا زمانی که خدا پرچم را به دست صاحب ما برساند و امام زمان علیه السلام حاکمیت مطلق را عهده دار شود، این جنایات رخ خواهد داد. فرقی نمی کند که قدرت در دست غاصبان فدک باشد یا بنی امیه و بنی عباس؛ همه از یک قوم و قبیله اند و سلفی ها و وهابی ها و آل سعود و آل خلیفه نیز از همان رگ و ریشه اند. هر کدام از این طایفه که قدرت را به دست گیرد؛ به شیعه و محبین امیرالمونین علیه السلام رحم نمی کند. عناد اینها با علی علیه السلام است و بغضشان را با دشمنی نسبت به شیعه و شیعه کشی تسکین می دهند. مگر آن روایت نورانی را نخوانده ایم که هرگاه رسول خدا صل الله علیه وآله سخنی از فضائل امیرالمومنین علیه السلام را بیان می فرمود و یا آیه ای در شأن ایشان قرائت می فرمود؛ بلند می شدند و کینه توزانه لباسهایشان را می تکاندند و متفرق می شدند؛ آنگاه آیه پنجم سوره هود درباره آنان نازل شد.1

     باید کمی در برخی رفتارها و گفتارها تجدید نظر کنیم! همه می دانیم برخی از رفتارهای عیان اثر سوء دارد؛ همه می دانیم که برخی از کلیپ ها و جشن ها می تواند چه جنایتی را توسط دشمنان اهلبیت علیهم السلام رقم بزند! همه به خوبی می دانیم که در فضای کنونی جهان باید شیعه و سنی پشت هم باشند تا بتوانند راه به جایی برند. دیگر کسی نیست که نداند نباید صوت برخی از جشن ها را پخش کند. اما آیا همه اینها دلیل می شود که ما اصل تبرّی را به فراموشی بسپاریم و این مهم را به نسل کنونی و آینده انتقال ندهیم!! همانطور که ما وظیفه داریم ولایت و محبت اهلبیت علیهم السلام را به نسل های پس از خود انتقال دهیم و همه زندگی و عشقمان «من کنت مولا فهذا علیٌ مولا» است؛ وظیفه ای دیگر نیز بر دوش ماست و آن نهادینه سازی برائت و بیزازی از دشمنان خدا و اهلبیت علیهم السلام است. دشمن در درجه اول با ولایت اهلبیت علیهم السلام که در دل ما موج می زند مشکل دارد و آنگاه با برائت و بیزاریمان نسبت به دشمنان اهلبیت علیهم السلام. همه این شیعه کشی ها هم که دامان دنیا را خضاب کرده علتش محبت شیعیان به علی علیه السلام است. دشمن از نام علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام می هراسد. دشمن از علی علیه السلام کینه دارد و دارد انتقام می گیرد. پس چرا ما گمان می کنیم باید ریشه برائت از دشمنان خدا را در دلمان بخشکانیم تا شایذ روزنه امیدی بتابد. کسی اصرار ندارد که فیلم و کلیپ و صوت بسازد و پخش کند تا شیعیان در دنیا به خطر بیافتند؛ اما سخن اینجاست که مواظب باشیم و نگذاریم به بهانه های پوشالی و ثانوی، حقیقت برائت به فراموشی سپرده شود. مگر رسول خدا صل الله علیه وآله نفرمود:


     بغض و دشمنی ما به آن است که با دوستان ما دشمنی کرده و دشمنان ما را دوست بدارید. پس از خدا بخواهید که شما را پناه دهد از دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستان ما؛ زیرا هر کس محبت دشمنان ما را داشته باشد، با ما دشمنی کرده، ما از او بیزاریم بلکه خدای عزوجل نیز از او بیزار است.2


هست حب و بغض مانند دو بال              با یکی پرواز کردن شد محال

بی ولایت از برائت دم مزن              بی برائت از ولایت دم مزن


 


     _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 

[1] بحارالانوار / ج36 / ص109     -     مناقب / ج3 / ص214

[2] تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام / ص584     -     بحارالانوار / ج27 / ص59




۱۰ نظر ۲۱ دی ۹۲ ، ۰۶:۳۸
سایت انسان معاصر