جواب سوال چهارم: سوال نمودی در آیه اول سوره فتح آمده که خداوند گناه پیامبر اسلام را بخشیده است. پس چگونه شما قائل به عصمت پیامبرتان و گناه نکردن وی هستید؟
در آیه دوّم از سوره فتح، خدا به رسولش میفرماید: «لِیَغفرَ لکَ اللهُ ما تَقَدّمَ مِن ذَنبِکَ و ما تأخَّرَ» تا این که خدا گناهان گذشته و آینده تو را ببخشد. مراد از «ذنب» (به معنی گناه) در آیهی شریفه، گناه و معصیت الهی نیست، بلکه گناهی است که مشرکین به پیامبر نسبت میدادند. خداوند در ابتدای سوره فتح، خطاب به پیامبر میفرماید: ما با فتح مکّه و موقعیتی که به تو دادیم، تمام گناهان نسبت داده شده از سوی مشرکین و تبعات شومی که برای تو در نظر گرفته بودند را بخشیدیم و آنها دیگر با تو برخورد بدی نخواهند داشت.
بنابراین آیه ذکر شده در مقام بیان معصیت الهی از ناحیه پیامبر اسلام نبوده تا اینکه بخواهیم بدین وسیله عصمت پیامبر را زیر سؤال ببریم.
همیشه در طول تاریخ، وقتی مکتبی راستین ظهور میکرد، وفاداران به سنّتهای خرافی (مانند سنّت پرستی) بر علیه آن قد عَلَم کرده و از نسبت دادن هرگونه تهمت و شایعه و گناه به آن مکتب و صاحبش دریغ نمیکردند. اگر آن مکتب در مسیر پیشرفت خود با شکست مواجه میشد، دست آویز محکمی برای اثبات تهمتهای ناروا به دست مخالفین میافتاد و فریاد میکشیدند: نگفتیم این مکتب خرافی است!؟ نگفتیم این مکتب سراسر دروغ است!؟ طبیعی است که پیرو آن، پیامدهای شومی نیز در انتظار صاحب آن مکتب بود. اما اگر آن مکتب به پیروزی میرسید، طبیعتاً تمام این نسبتهای ناروا و نقشههای شوم وفاداران به سنتهای خرافی، نقش بر آب میشد.
عین همین قضیّه در مورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اتفاق افتاد، یعنی زمانی که پیامبر، دین مبین اسلام را بر مردم عرضه کردند، بت پرستان و مشرکین به خشم آمده و نسبتهای ناروائی را به آن حضرت داده و آن بزرگوار را به گناهان زیادی متّهم کردند که طبیعتاً عواقب و پیامدهای سختی از ناحیهی آنان در انتظار آن حضرت بود.
خداوند در ابتدای سوره فتح میفرماید:ای پیغمبر، ما برای تو مکه را فتح کردیم و جایگاه ویژهای به تو دادیم تا گناهانی که مشرکین به تو نسبت میدادند و عواقب سختی که برای تو در نظر گرفته بودند را ببخشیم، و آنها دیگر به تو ضرری نرسانند.
در اینجا ممکن است سوالی مطرح شود. از کجا معلوم که کلمهی «ذنب» در آیهی دوّم سوره فتح به معنای معصیت از نگاه مشرکین است نه معصیت الهی؟
در جواب این سوال میگوییم در آیات دیگر قرآن، وقتی کلمهی «ذنب» در مورد بعضی از پیامبران بکار برده شده، مراد گناه و معصیت از دیدگاه مشرکین و کفّار بوده است مثلاً: در آیه ۱۴ سوره شعراء گفته شده: حضرت موسی به پیشگاه خداوند متعال عرضه داشت: «لَهُم علیَّ ذنبٌ فأخافُ أن یقتُلُون» فرعونیان بر من گناهی دارند که میترسم مرا به خاطر آن گناه بکشند، در حالی که گناه او چیزی جز یاری فرد مظلومی از بنی اسرائیل و کوبیدن ستمگری از فرعونیان نبود. بدیهی است که عمل موسی نه تنها گناه نبود، بلکه حمایت از مظلوم بود، ولی از دریچهی چشم فرعونیان گناه محسوب میشد.
در آیهی مورد بحث نیز کلمهی «ذنب» به معنی گناهی است که از دیدگاه مشرکین گناه بوده و تبعات سختی را برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به همراه داشته است.
علاوه براین، اگر منظور از کلمهی «ذنب» در آیهی دوّم سورهی فتح به معنی معصیت و نافرمانی الهی باشد، مفهوم ندارد که بگوید گناهی که هنوزصورت نگرفته را خداوند بخشیده است.
بنابراین، با قرائتی که از بیرون و درون آیه ذکر شد، جای شک و شبهه باقی نمیماند که کلمهی ذنب در این آیه، به معنای معصیت از نگاه مشرکین است.
در روایتی از حضرت رضا چنین آمده است: هیچ کس نزد مشرکین مکه گناهش سنگین تر از گناه پیامبر اسلام نبود، زیر آنها بت میپرستیدند و رسول خدا با آنها مخالفت میکرد. هنگامی که آن حضرت به توحید دعوت کرد، بسیار بر آنها گران آمد و او را به گناه متّهم کرده و گفتید: گفتار تو، مبنی بر باطل بودن بت ها، یک دروغ بزرگ است.
امام رضا در ادامهی روایت فرمودند: خداوند با فتح مکه، تمام نسبتهای ناروای مشرکین و تصمیمات شومی که در مورد آن حضرت گرفته بودند را نقش بر آب کرد.