صاد

انسان معاصر | نوشته های علی صفدری در زمینه ادیان، ملل و انسانها

علی صفدری | Ali Safdari

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پولس» ثبت شده است

     سوال : دیدگاه مسیحیت و کتاب مقدس درباره همجنس گرایی چیست؟



سلام / همجنس گرایی یکی از شنیع ترین اعمالی است که انسان می تواند گرفتارش شود. در طول تاریخ عموم مردم در همه ی جوامع این کار را امری ناپسند بر می شمرده اند و برای آن مجازات مرگ مقرر نموده اند. در تورات و انجیل هم به صراحت این عمل مذموم است و از آن نکوهش  شده است. در تورات آمده است:
«و با ذکور مثل زن جماع مکن ؛ زیرا که این فجور است.»[1]
     پولس که ما از وی به عنوان معمار مسیحیت امروز نام می بریم، نیز به زشتی و سیاهی و تباهی این عمل شنیع اذعان می کند:
«آیا نمی دانید که ظالمان وارث ملکوت خدا نمی شوند؟ فریب مخورید؛ زیرا فاسقان و بت پرستان و زانیان و متنعمان و لُوّاط [لواط کراران-همجنس گرایان] و دزدان و طمعکاران و میگساران و فحاشان و ستمگران وارث ملکوت خدا نخواهند شد.»[2]

     آنچه گفته شد حقیقت اعتقاد کتاب مقدس و عهدین درباره همجنس گرایی است؛ اما با ظهور عصر جاهلیت مدرن و آغاز به رسمیت شناخته شدن ازداوج زنان و دختران با هم و مردان باهم، و ثبت رسمی و قانونی ازدواج دو همجنس باز، مسیحیت نیز قالب عوض کرد و در این آشفته بازار رنگ باخت. برخی از چهره های درون مسیحی تلاش کردند تا آیاتی از کتاب مقدس را که به صراحت همجنس گرایی را حرام اعلام می کند را به گونه ای تفسیر کنند که از حرمت و زشتی آن کاسته شود تا همجنس گرایان از وضع خود احساس بدی نداشته باشند. با گسترش این تفکر که هر کسی می تواند قرائت خاص خودش را از متون مقدس داشته باشد، راه برای قبح زدایی از همجنس گرایی درمیان مسیحیان بازتر شد و رفته رفته برخی از کشیش ها و کلیسا داران به خود جرئت دادن تا ازدواج دو همجنس باز را در کلیسایشان ثبت قانونی و شرعی کنند و سرانجام کار به جایی رسید که دو کشیش در کلیسایی در انگلستان به ازدواج هم در آمدند.
     نکته مهم اینجاست که وقتی در عصر ارتباطات مبانی اعتقادی مسیحیت به همین راحتی تحریف می شود، چگونه وقتی سخن از تحریف تورات و انجیل و انحراف مسیحیت از خط اصلی اش می شود، مسیحیان موضع می گیرند و دلایل منطقی را نیز نمی پذیرند.


علی صفدری - طهزان
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

[1] لاویان / 18 : 22
[2] رساله اول به قرنتیان / 6 : 9 - 10

۶ نظر ۱۴ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۱۴
سایت انسان معاصر


      در  کتاب  "حریصا" می خوانیم:


     اولین کتابی را که مطالعه کردم، کتاب «شرح و نقد سفر پیدایش تورات» بود. البته این کتاب را قبلا چند باری خوانده بودم. کتاب خیلی خوبی است که توسط «پدر انتونیو دو ژزو پرتغالی»[1] رئیس پیشین دیر اگوستین‌های اصفهان نوشته شده. این پدر مسیحی از دانشمندان و عالمان بزرگ مسیحی ست. او کشیشی پرتغالی بود که در ربع آخر قرن هفدهم میلادی به قصد تبلیغ مسیحیت همراه چند نفر دیگر عازم ایران شد. در دیری متعلق به اگوستین‌ها مشغول به کار شد. «مانوئل سانتاماریا»[2] رئیس سابق دیری که وی ریاست آنرا عهده دار شد، اسلام آورده بود. آنتونیو هم یک سال پس از آنکه به ریاست این دیر انتخاب گردید، به اسلام گروید. او تا آنجا در مسیحیت عظمت پیدا کرده بود که عده‌ای گمان می‌کردند روح القدس در قلب او طلوع کرده است. آنتونیو بعد از اسلام آوردن شروع به ردیه نویسی بر مسیحیت نمود و آثاری در این زمینه پدید آورد. وی بعد از اسلام آوردن به «علیقلی جدید الاسلام» شهرت یافت.

     اسلام آوردن پدر آنتونیو با آن مقام و موقعیت، برای دنیای مسیحیت بسیار گران آمد. گزارشی نقل شده که اسقف بابل به نام «پیدو دو سان اولون»[3] در نامه‌ای به برادرش در تاریخ 25اکتبر1697 نوشته است:

     من خون گریه می‌کنم از حادثه‌ی دهشتناک پذیرفتن اسلام توسط پدر آنتونیو دو ژزو پرتغالی، دیدار کننده اگوستین‌های ایرانی و مامور دولت پرتغال. امری که خسارت جبران ناپذیری به تشکیلات تبلیغاتی وارد آورده است. .... این نتیجه آزاد گذاشتن و رها کردن جوانان مذهبی در آنجاست ....  چیزی که بیشتر از همه درد آور است این که آنتونیو دو ژزو در شناخت قرآن به درجه دکترا نائل آمده و کتابی نیز در رد مسیحیت نگاشته است.[4]

     این نامه تنها اثر موجود از ناراحتی مسیحی‌ها از اسلام آوردن علیقلی جدید الاسلام در تاریخ نیست. نکته قابل توجه در چند خط مذکور از نامه اسقف بابل، این است که پدران کلیسا قائل به اینند نباید به افراد آزادی داد. آزاد گذاشتن افراد سبب خروج مسیحی‌ها از مسیحیت می‌شود.

     تا کی باید از آزادی افراد جلوگیری کرد و با چنگ و دندان آنها را مسیحی نگه داشت؟! آیا وقت آن نرسیده تا مسیحی‌های دنیا با تفکر و تحقیق و اندیشه، دینشان را بشناسند و در قبال آن اختیار داشته باشند؟!

     پدر آنتونیو یا همان علیقلی جدیدالاسلام، پولس را مهمترین عامل انحراف مسیحیت می‌داند. عرفا و صوفیان ایرانی را نیز تابع او دانسته است. وی درباره پولس - که وی او را بُبلُوس خوانده - چنین می‌نویسد:

     او در جواب سوالی که ایشان از او کرده بودند که ماکولاتی که به بتها قربانی شده‌اند بخورند یا نه، می‌گوید که: پس بدانید در دنیا هیچ بت نیست و هیچ خدای نیست مگر یک خدا. و ببلوس در ضمن این زهر قاتل، می‌خواهد به نصارا بفهماند آن وحدت موجودی را که شیخ شبستری[5] نمی‌دانم از ببلوس یا از استاد او فراگرفته و در لباسس  این شعر به مریدان خود فهمانیده است که اگر

مسلمان گر بدانستی که بت چیست

بدانستی که دین در بت پرستی است

     یعنی اگر مسلمان به وحدت موجود قائل باشد و بنابر آن اقرار داشته باشد که بت هم خداست، پرستیدن بت را هم خداپرستی خواهد دانست. زیرا که بت در خود چیزی نیست به غیر یک خدایی که در همه چیز است.[6]




[1] p.antonio de jesus

[2] p.manuel de santa maria

[3] mgr pidou de saint-olon

[4] ترجمه شرح و نقد سفر پیدایش تورات ، ص15

[5] شیخ محمود شبستری (687-720ه.ق) شاعر شهیر ایرانی که مثنوی گلشن راز مهم‌ترین و پر آوازه ‌ترین اثر شعری اوست. برخی از عالمان و دانشمندان اسلامی افکار وی را به خاطر افکار صوفیانه و درویشی - که با اصول و موارین اسلامی منافات دارد -  مردود دانسته و طرد نموده‌اند.

[6] ترجمه شرح و نقد سفر پیدایش تورات ، ص19