جواب سوال پنجم: سوال گردید که یکی از ایرادات به مسیحیت این بود که ما حضرت عیسی را پسر خدا میدانیم. درر بررسیهایم متوجه شدم که شبیه همین مطلب در اعتقادات شماا وجود دارد؛ مانند آنجا که حضرت حسین را ثارالله میدانید.
ما پیش از این درباره فرزند خدا بودن حضرت عیسی سخنانی گفته ایم. ابتدا باید معلوم گردد که منظور مسیحیان از فرزند خدا بودن حضرت عیسی چیست؟
و در ثانی این که در زیارت وارث امام حسین را با عبارت «ثارالله» توصیف کرده به چه معناست و در نهایت آیا این دو مطلب شباهتی به یکدیگر دارند و میتوان هر دو را موجب شرک، تشبیه، تجسیم و... دانست یا نه؟
- عقیده مسیحیان در مورد عیسی
پولس که از دیدگاه مسیحیان، بنیانگذار مسیحیت کنونی است از همان آغاز تبلیغ مسیحیت خود ساختهاش، حضرت عیسی را به عنوان فرزند خدا معرفی میکرد و در جای جای نوشتههای خود که به کلیساهای مختلف مینوشت (و اکنون جزو بخشی از عهد جدید کتاب مقدس مسیحیان به شمار میرود) این اندیشه را شایع میساخت. او در نامهای به مسیحیان روم مینویسد:
... این مژده درباره فرزند خدا یعنی خداوند ما عیسی مسیح میباشد که به صورت نوزادی از نسل داود نبی به دنیا آمد، اما با زنده شدنش پس از مرگ، ثابت کرد که فرزند نیرومند خدا و دارای ذات مقدس الهی است.[1]
و در نامه دیگری مینویسد:
چقدر باید خدا را شکر کنیم، خدایی که پدر خداوند ما عیسی مسیح است.[2]
بنابراین مسیحیان حضرت عیسی را خدا و فرزند خدا میدانند که به صورت انسان ظهور کرده و همانند خداوند ازلی و قدیم است و طبق این اعتقاد او شریک خداوند در آفرینش و تدبیر جهان است.
در قرآن کریم نیز به این اعتقاد مسیحیان اشاره شده ، چنانکه خداوند میفرماید: « ...و نصاری (مسیحیان) گفتند: مسیح پسر خداست این سخنی است که با زبان خود میگویند که همانند گفتار کافران پیشین است، خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف مییابند؛ آنها دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند و مسیح فرزند مریم را در حالی که دستور نداشتند، جز خداوند یکتایی را که معبودی جز او نیست بپرستند، او پاک و منزه است از آنچه شریکش قرار میدهند.»[3]
البته در آیات دیگر نیز خداوند را از داشتن فرزند منزه دانسته[4] و نسبت دادن هرگونه مثل و شبه به خداوند را مردود میشمارد. علاوه بر آیات ذکر شده در هیچ یک از دیگر آیات یا روایات اسلامی، هیچ کس به عنوان فرزند خداوند معرفی نشده و در مورد پیامبر اسلام که اشرف انبیاء میباشد در قرآن کریم چنین آمده است که:
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ؛ محمد فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند.[5]
* * *
اما اینکه در زیارات مربوط به شهدای کربلا و امام حسین از آن حضرت با عنوان «ثار الله و ابن ثاره» نام برده شده نمیتواند دلیلی بر فرزند داشتن خدا یا جسم بودن خدا و یا... باشد و شاید در معنای این کلمه اشتباه شده است. پس بهتر است به معنی کلمه «ثار» در لغت اشاره شود.
در مورد ریشه کلمه «ثار» دو احتمال میتواند وجود داشته باشد:
* ثار از ریشه «ثور» به معنی برانگیخته شدن و شوریدن گرفته شده باشد که در این صورت «ثارالله» به معنی «برانگیخته خدا و کسی که به خاطر خدا قیام کرده است» میباشد و «ابن ثارالله» ، فرزند قیام کننده به خاطر خدا معنی میدهد.
* ثار از ریشه «ثأر» (مهموز العین) به معنی خونخواهی و گرفتن انتقام مقتول، گرفته شده باشد که در این صورت «ثار الله» اضافه مصدر به فاعل بوده و به معنی کسی که خداوند انتقام خون او را خواهد گرفت میباشد.
از میان دو معنی فوق، معنی اخیر مورد استعمال بیشتری دارد و علامه مجلسی -که یکی از بزرگترین عالمان اسلامی است- ضمن اینکه میگوید: ثار از: الثأر (مهموز العین) اخذ شده در مورد معنی آن دو احتمال میدهند:
احتمال اول: ثار الله به معنی کسی است که خداوند از دشمنان او خونخواهی خواهد کرد.
احتمال دوم: ثارالله یعنی کسی که به هنگام رجعت، انتقام خون خود و اهل بیتش را به امر الهی از دشمنان خواهد گرفت.[6]
با توجه به مطالب فوق «ثار» را چه از ریشه «ثور» گرفته باشیم که به معنی برانگیخته شدن است و چه از ریشه «ثأر» که به معنی خونخواهی مقتول است، ثارالله معنی خون خدا نمیدهد و اگر در جایی این کلمه را به معنی خون خدا ترجمه کردهاند یا همین معنای «کسی که خدا خونخواه اوست» مورد نظر بوده و یا اشتباه کرده و معنای آنرا متوجه نشدهاند. زیرا هیچ دلیل و مدرکی وجود ندارد که «ثارالله» را «خون خدا» معنا کنیم.
[1]. نامه پولس به مسیحیان روم.
[2]. نامه دوم پولس به مسیحیان قرنتس.
[3]. سوره توبه ، آیات 30 و 31.
[4]. نساء، 171؛ صافات، 152؛ اخلاص، 3؛ مریم، 35؛ مؤمنون، 91؛ یونس، 68؛ اسراء، 110؛ بقره، 116؛ مریم، 88، 91 و 92؛ انبیاء، 26؛ فرقان، 2؛ زمر، 2، جن، 3؛ کهف، 4.
[5]. سوره آل عمران ، آیه 144.
[6]. بحارالانوار ، ج 98 ، صص 151 - 154.