صاد

انسان معاصر | نوشته های علی صفدری در زمینه ادیان، ملل و انسانها

علی صفدری | Ali Safdari
//bayanbox.ir/id/5902045147213973861?view

         در  کتاب  "حریصا" می خوانیم:


     شنبه شده بود و فردا با کارل قرار داشتم؛ اما هنوز موفق نشده بودم «سفر پیدایش»[1] را مطالعه کنم. سه شنبه که از حریصا برمی گشتم با خودم قرار گذاشتم که در این چند روز فرصتی که تا یکشنبه دارم سفر پیدایش را مطالعه کنم. آخر از مطالعه‌ی چند سال پیش نکاتی قابل بحث و تامل به یاد داشتم که باید مرور می‌شد. صبح به یادداشت‌هایم - یا به تعبیر ما طلبه‌ها تقریرات - از درس آیت الله وحید خراسانی[2] نگاهی انداختم. چند سالی است ایشان چهارشنبه‌ها به جای «خارج اصول فقه» که هر روز درس می‌دهند، تفسیر قرآن می‌گویند. سال گذشته که آن کشیش هتاک آمریکایی قرآن را به آتش کشید، ایشان در بحث تفسیرشان به نقد انجیل و چالش‌های مسیحیت پرداختند. آنقدر بحث مفید و باارزشی بود که ثانیه شماری می‌کردم چهارشنبه بیاید و در درس ایشان حاضر شوم. ایشان سوالات و اشکالاتی را مطرح نمودند و از پاپ و کلیسا جواب خواستند؛ اما آنقدر بحثشان قوی و مستدل بود که هیچ کس لب از لب باز نکرد!

     مطالعه آن یادداشت ها، روزهای شیرین سال پیش را به یادم آورد. چهارشنبه‌ای بارانی بود که حضرت آیة الله، بالای منبر مسجد اعظم رفت[3]. سخن را با آیاتی از سوره یس آغاز کرد. آنجا که میفرماید: وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ، إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلینَ، عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. بحث بسیار شیرینی بود و با استدلالات قوی و متقن استاد، حلاوتش محسوس تر هم می‌شد. گزیده‌ای از جملات آن روز درس چنین بود:

         انجیل یوحنّا از بقیه اناجیل عندهم اقواست و وجه‌اش این است که یوحنّا علاوه بر گرفتن کلمات مسیح از خود او به عقیده آنها، صاحب مکاشفات یوحنّاست. لذا ما در وجه اول به این انجیل، راه معرفت به ضد را طی کردیم. البته این نکته مخفی نماند انجیلی که بر عیسی نازل شده، مورد تصدیق قرآن است و آن نزد امام زمانعحمی‌باشد. بحث بر سر این انجیل که مبنای تمام تشکیلات دو فرقه مسیحیت از کاتولیک و پروتستان است می‌باشد. در این انجیل که میزان قطعی اعتقاداتشان است آمده که عیسی کلمه بود. کلمه نزد خدا بود. کلمه‌ی خود خدا بود. در قرآن تعبیر کلمه هست. بِکَلِمَةٍ مِنْه‏ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَم[4]. آن کلمه با این کلمه فرق دارد. در نفس کلمه تحریفی نیست. تحریف در ملحقات کلمه است. کلمه‌ی خود خدا بود، نتیجه این می‌شود که عیسی مشتق از خداست. قطعه‌ای از الوهیت است. در بحث مذهبی باید به قدری قوی بود که تمام ارکان مذاهب اربعه از جواب عاجز باشند. در بحث دینی هم اینچنین است. لذا باید با کمال دقت آیات را دید و بر اساس حکمت بحث کرد، نه تعصب. چون اساس این دین بر حکمت است و بر حق؛ و انحراف از حق در هر بابی مردود و باطل است.

     چون به تازگی و یکدفعه هوا سرد شده بود، حال مزاجی استاد خوب نبود و سرفه می‌کردند و سخن گفتن برایشان سخت بود. برای همین فرمودند: البته ما هر وقت نتوانستیم پایین می‌آییم، تعارف نداریم.

     انجیلی قدیمی به دست گرفته بودند و از روی آن سطوری را خواندند برای شاهد مثال. ماجرای این بود که نانی بر موسی نازل شده بود و در قرآن هم در ماجرای «المن و السلوی»[5] بدان اشاره شده است اما با تفاوت‌هایی نسبت به کتاب مقدس. مسیحی‌ها به عیسی گفتند معجزه موسی نانی بود، معجزه تو چیست؟! عیسی در جواب آنها گفت: اگر بر موسی نانی نازل شد، من خودم نان حیات هستم. هرکه پیش من آید، هرگز گرسنه نمی‌شود و هر که ایمان آورد هرگز تشنه نمی‌گردد. اینجا بود که استاد فرمودند:

         این مراسم عشاء ربانی چیست! غذایی که خون خدا را در رگهای آنان جاری می‌کند و مسیح در روحشان می‌رود. این معنایش این می‌شود که وقتی کشیش‌ها در کلیسا روابط نامشروع دارند، یعنی مسیح لواط را مرتکب شده. چون آنان جزئی از مسیح شده‌اند و او در خون و روحشان جاری گشته است. این چه دین و آیینی است؟! همچنان که مذهب شیعه بین مذاهب مظلوم است، این دین هم بین ادیان مظلوم است. ختام مطلب این است: إِنَّ مَثَلَ عیسى‏ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُون‏ (آل عمران-59) إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْیَم‏ (نساء-171) مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَة (مائده-75) وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْک‏ (اسراء-111)[6]. این هدایت است یا مسیحیت؟! این حکمت است یا آن! این دین است یا آن!

     تا ظهر مرور یاددشت‌ها تمام شد.



[1]. نخستین بخش از کتاب مقدس و اولین کتاب از «اسفار پنجگانه» یا تورات.

[2]. آیت الله وحید خراسانی از مراجع بزرگ تقلید شیعه در قم.

[3]. دوازدهم آبان 1389.

[4]. سوره آل عمران –  آیه  45.

[5]. سوره اعراف  -  آیه 160.

[6]. مَثَل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است؛ که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنابر این، ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیّت او نیست.)‏ (آل عمران-59) مسیح عیسی بن مریم فقط فرستاده خدا، و کلمه (و مخلوق) اوست، که او را به مریم القا نمود‏ (نساء-171)  مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود؛ پیش از وی نیز، فرستادگان دیگری بودند، مادرش، زن بسیار راستگویی بود (مائده-75) و بگو: «ستایش برای خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده، و نه شریکی در حکومت دارد‏ (اسراء-111).

           در  کتاب  "حریصا" می خوانیم:


    یاد رفتارهای ناپسند و غیر انسانی با مسلمانان در غرب خاطرم را مکدر ساخت. از این همه بی‌انصافی در حق انسانهایی که تنها جرمشان مسلمانی است دلم گرفت. مقایسه رفتارهای مسلمانان و سایر ادیان مرا به یاد ماجرای مرد یهودی و حضرت علی ع انداخت. حضرت به سمت کوفه می‌رفتند که در طول مسیر یک یهودی همراه ایشان شد. مرد یهودی که ایشان را نمی‌شناخت پرسید کجا می‌روید؟

     حضرت پاسخ داد که عازم کوفه است .

     مرد یهودی مشغول صحبت شد و آنقدر گرم گفتار بود که از مسیر کوفه عبور کرد و توجه نداشت. حضرت همچنان با او به ادامه مسیر پرداخت. وقتی صحبت‌های مرد یهودی به اتمام رسید متوجه شد که از راه کوفه عبور کرده، آنوقت رو کرد به حضرت که مگر شما کوفه نمی‌رفتید؟

     حضرت علیع فرمود: بلی من کوفه می‌رفتم ولی به جهت قطع نشدن صحبت شما و حق رفاقت که با من پیدا کردید قدری با شما آمدم،‌ اکنون به راه کوفه باز می‌گردم.

     مرد یهودی شگفت زده شد و پرسید: آقا؛ آیا دستورات دینی شما این گونه است؟

     حضرت علیع فرمود: بلی دین ما این دستور را به ما داده که رفیق را بدرقه کنیم و حق رفاقت را ادا نماییم.

     آن مرد یهودی با شنیدن این رفتار پسندیده مسلمان شد[1].

     این رفتار کجا و ...



[1]. معلمان اخلاق ، تالیف تاج لنگرودی ،  بخش امام علیع.

۰ نظر ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۲۹
سایت انسان معاصر


           در  کتاب  "
حریصا" می خوانیم:

    عجیب‌ترین و مهمترین جمله‌ای را که مطالعه کردم، جمله‌ای بود که «چارلز فرانسیس ریشتر»[1] بدان اعتراف نموده بود. او در مورد انجیل و قرآن چنین گفته است:

     انجیل کتابى است که در آمریکا کسى آنرا نمى‏شناسد. ولى قرآن کتابى است که هر مسلمانى با آن آشناست و این ادعا گزاف نیست، بلکه یک واقعیت است. ولى باید گفت نشناختن انجیل از خوش شانسى مذهب مسیحیت است[2].

     این جمله اعتراف بسیار مهمی است که توسط یک دانشمند آمریکایی صورت گرفته است. باید روی تک تک واژه‌های آن فکر شود. این دانشمند آمریکایی معترف است که اگر مسیحی‌ها با حقیقت مسیحیت آشنا شوند و با انجیل انس بگیرند، واقعیت دین و کتاب مقدسشان بر آنها مکشوف شده و دست از آیین خود می‌کشند. مگر «دکتر گاری میلر»[3] نبود که وقتی با قرآن برخورد نمود و در آن تدبر کرد، دست از مسیحیت کشید. او که یک مسیحی عادی و کم اطلاع از مسیحیت نبود. او یکی از بزرگترین مبلغان مسیحی در کانادا محسوب می‌شد. آنطور که خودش بیان داشته، وقتی قرآن را برای اولین بار باز می‌کند قصدش این بوده که اشکالاتی از آن بیابد و با دستاویز قرار دادن آن از اسلام بد بگوید و عظمت مسیحیت را ثابت کند. او با وجود آنکه کتاب مقدس را به خوبی می‌شناسد، اما محو قرآن می‌شود و راه سعادت را می‌یابد. میلر در سال 1977میلادی اسلام آوردن خود را رسما اعلام می‌کند و بعد از پذیرش اسلام، کتابهایی درباره آن می‌نویسد که یکی از مهمترین تالیفاتش «فرق میان قرآن و کتاب مقدس» نام دارد.

     وقتی از او درباره آشنایی‌اش با اسلام می‌پرسند، می‌گوید:

     روزی شروع به خواندن قرآن کردم تا بتوانم اشتباه و خطایی در آن پیدا کنم و با این کار عظمت و مقام مسیحیت را در دید مسلمانان بالا ببرم. چون فکر می‌‌کردم قرآنی که چهارده قرن پیش در صحرا نازل شده است باید قدیمی و پر از اشتباه باشد. اما متوجه شدم در قرآن اشتباهی وجود ندارد و حتی قرآن به مسائل و امور زیادی پرداخته که در کتاب‌های آسمانی دیگر اثری از آنها دیده نمی‌‌شود. این کتاب کنجکاوی و تعجب مرا برانگیخت تا آنرا کامل مطالعه کنم. هنگام خواندن قرآن به آیه عظیم و شگفت‌انگیز 82 از سوره نساء رسیدم که می‌‌فرماید: أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا؛  آیا در معانی قرآن نمی‌‌اندیشند؟ ( تا بر آنان ثابت شود که وحی خداست) و اگر از جانب غیر خدا بود، در آن اختلاف بسیار می‌‌یافتند.

     یکی از اصول علمی شناخته شده در حال حاضر، شناسایی و بررسی آرا و نظریات متفاوت است تا بتوان درستی آنها را اثبات کرد و می‌‌بینیم قرآن، مسلمانان و غیر مسلمانان را به تدبر و تفکر در آیاتش دعوت می‌‌کند تا در آن اندیشه کنند و بعد از تعمق دریابند که هیچ اشتباه و خطایی در قرآن جای ندارد. هیچ نویسنده‌ای در جهان وجود ندارد که کتابی بنویسد و با اطیمنان بخواهد اشتباه آن را بازگو کنند. اما قرآن مردم را به تامل و اندیشه در آیاتش دعوت می‌کند.

     با خواندن قرآن انتظار داشتم از حوادثی که برای پیامبر اتفاق افتاده مانند فوت همسرش خدیجه و دختران و پسرانش کلامی گفته شود. اما بر خلاف انتظارم سوره مریم تعجب مرا برانگیخت. این سوره در عظمت، شان و منزلت حضرت مریم آمده بود و این در حالی است که در انجیل و تورات یک سوره مشخص برای حضرت مریم وجود ندارد. همچنین در قرآن 25 بار نام حضرت عیسی ذکر شده، در حالی که نام پیامبر پنج بار بیشتر ذکر نگردیده و حتی سوره‌ای به نام دختر پیامبر یا همسر او در قرآن نیست.

     وقتی از او می‌پرسند آیا در مورد علوم روز نیز در قرآن مطلبی یافته‌ای پاسخ می‌دهد:

     بله، خداوند در آیه 30 سوره انبیاء می‌فرماید: أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ؛ آیا کافران ندیدند که آسمان و زمین بسته بود ما آنها را شکافتیم و هر موجود زنده‌ای را از آب آفریدیم آیا ایمان نمی‌‌آورند؟

     این آیه موضوعی علمی را ثابت می‌کند که در سال 1973 جائزه نوبل را کسب کرد. این آیه نظریه انفجار بزرگی را که باعث خلقت جهان و آسمان‌ها و ستارگان شد، تشریح می‌‌کند. همچنین در قسمت آخر آیه، آب را یک منبع حیات می‌‌داند و این مسئله از عجایب خلقت است که اخیرا علم روز ثابت کرده که سلول زنده از سیتوپلاسم تشکیل می‌شود و قسمت اصلی سیتوپلاسم از آب تشکیل شده است.

     میلر بعد از اسلام آوردنش با مخالفت‌های زیادی رو به رو شد. اما او می‌دانست راهی را که انتخاب نموده صحیح است و از آن دست نکشید. میلری که تا دیروز مبلغ مسیحیت بود، از امروز اسلام را تبلیغ می‌کرد. وقتی از او درباره مخالفت‌ها می‌پرسند می‌گوید:

      روزی یکی از دوستان قدیمی‌ام را در کانادا دیدم. او نمی‌‌دانست من مسلمان شده‌ام. وقتی گفتگوی ما گرم شد من دستم را بالا بردم و به قرآن اشاره کردم و گفتم: من به این کتاب ایمان دارم (دوستم نمی‌‌دانست این چه کتابی است). سپس به من گفت: این کتاب مقدس نیست که در دست همه مردم است؟! گفتم: می‌خواهی در مورد مسائل عجیبی که در این کتاب است برای تو بگویم. دوستم گفت: تو مطمئن هستی این کتاب را شیطان ننوشته است. ولی واقعیت این بود که دوستم در تنگنایی گرفتار شده بود که جوابی برای پاسخ به آن نداشت، مانند حادثه‌ای که در کتاب مقدس روایت شده است. زمانی که حضرت عیسی مرده‌ای را زنده می‌کند یک یهودی به حضرت عیسی می‌گوید این کار را شیطان انجام داده است.

     جایگاه دوستم او را مجبور کرد تا با قرآن مخالفت کند و آن چیزی را که فرد یهودی دوهزار سال قبل به حضرت عیسی گفته بود را بر زبان آورد. اما واقعیت این است که بعد از شناخت قرآن متوجه شدم هیچ انسانی نمی‌تواند مانند آن را بیاورد، مگر اینکه وحی الهی باشد. موضع ‌گیری دوستم، نظیر موضع ‌گیری قریش در چهارده قرن پیش بود که پیامبر اسلام را مجنون می‌خواندند.

     من برای تبلیغ، اقدامات فراوانی انجام دادم تا بتوانم دین اسلام را ترویج کنم. از جمله کسانی که مرا دعوت کرد شیخ احمد دیدات[4]، یکی از مبلغان برجسته آفریقایی بود. او مرا به جنوب آفریقا برای شرکت در مناظرات دعوت کرد. من در جمع مسلمانان گفتم:‌ای مسلمانان، شما نمی‌‌دانید که چه فضیلتی را خداوند نصیب شما کرده و نصیب ادیان دیگر نکرده است. پس شکرگزار باشید که مسلمان هستید و در جمع مسلمانان قرار دارید. شما باید در دلایل الهی رسالت، نبوت، روز قیامت، بهشت و جهنم که در همه کتاب‌های آسمانی وجود دارد، درنگ و تامل کنید.

     این همان چیزی است که «چارلز فرانسیس» به خوبی آنرا درک کرده و عدم اطلاع مسیحیان از انجیل و قرآن را خوش شانسی مسیحیت بیان می‌کند. آن دسته از مسیحیانی که در کتاب مقدس به تفکر می‌نشینند و با قرآن آشنایی پیدا می‌نمایند، خواه نا خواه به اسلام گرایش پیدا می‌کنند.



[1]. چارلز فرانسیس ریشتر  - 1900 ) -۱۹۸۵) . زلزله شناس امریکایی.

[2]. اعترافات  دانشمندان  بزرگ جهان ، ص 66 -   راه  تکامل ، ج 5 ، ص 221.

[3]. Gary miller.

[4]. احمد حسین دیدات (۱۹۱۸- ۲۰۰۵)، نویسنده ی مسلمان از هندیان آفریقای جنوبی بود. او بیش‌تر به دلیل بحث‌های عمومی بین‌مذهبی با مسیحیان انجیلی، و نیز سخنرانی‌های ویدیویی پیشرو که بیش‌ترشان حول اسلام، مسیحیت و اناجیل بود، شناخته شده ‌است

     وی همچنین IPCI را تأسیس کرد که یک سازمان تبلیغات اسلامی بین‌المللی است، و جزوات گوناگونی در اسلام و مسیحیت نوشت که به ‌صورت گسترده توسط سازمان توزیع می‌شدند. در سال ۱۹۸۶ میلادی به پاس ۵۰ سال کار تبلیغی، جایزه ی شاه فیصل را دریافت کرد. یکی از تمرکزهای آثار او، ارائهٔ ابزار کلامی برای مسلمانان به‌ منظور دفاع از خود در برابر تبلیغات فعالانه ی مبلغان مسیحی بود. او از زبان انگلیسی برای انتقال پیامش به مسلمانان و غیرمسلمانان کشورهای غربی استفاده می‌کرد.

۰ نظر ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۲۱
سایت انسان معاصر

http://axgig.com/images/59496920242980852924.png




150 سوالی که پاسخشان را در این کتاب می‌یابیم

 

1.  آیا انجیل خودش را باطل می‌داند؟

2.  حواریون عیسی بن مریم و علمای انجیل چند نفر بودند؟

3.  معمار مسیحیت امروزی کیست؟

4.  از فعالیت‌ها و رفتارهای پولس چه می‌دانیم؟

5.  دو تحریف عمده در مسیحیت چیست و چگونه شکل گرفت؟

6.  آیا انجیل، حضرت عیسی را زنا زاده می‌داند؟

7.  آیا بر اساس انجیل، عیسی پیامبر است و انجیل کتاب خداست؟

8.  کتاب مقدس اولین معجزه حضرت عیسی را چه می‌داند؟

9.  آیا مسیحی‌ها صلح طلب هستند؟

10.  آیا حضرت عیسی کم روزه می‌‌گرفت و کم نماز می‌خواند؟

11.  آیا حضرت عیسی مردگان را به اذن خداوند زنده می‌‌کرد؟

12.  آیا حضرت الیسع و حزقیل پیامبر، خدا بودند؟

13.  آیا حضرت عیسی به نبوت پیامبراسلام و کتابش اقرار کرده است؟

14.  منظور از فارقلیط (بارقلیطا) در کتاب مقدس کیست؟

15.  آیا تنها ایمان برای رستگاری کافی است؟

16.  علت تحریف دین مسیح توسط پولس چیست؟

17.  آیا مسیح لعنت می‌شود تا مومنین را از تحت لعنت بیرون کشد؟

18.  پولس انجیل را از کدام حواری فراگرفت و انجیلی را که بدان بشارت می‌داد اساسا چه بود؟

19.  آیا قرآن از انجیل و تورات به هدایت و نور تعبیر می‌کند؟

20.  آیا برخی از آیات قرآن مهر تاییدی بر کتاب‌های مقدس نیست؟

21.  آیا کتاب مقدس تحریف شده است؟

22.  حقیقت تثلیث چیست؟

23.  آیا تثلیث مناسب مقام ربوبى است؟

24.  خدای هندوها چگونه خدایی است؟

25.  پسر خدا کیست؟

26.  چرا در عهد عتیق، بحث از پسر خدا بودن حضرت عیسی جا ندارد؟

27.  آیا اسلام دین خشونت است؟

28.  آیا قانون سنگسار نوعی خشونت نیست؟

29.  مطمئنی که می‌توانی از دینت دفاع کنی؟

30.  آیا آزاد گذاشتن افراد سبب خروج مسیحی‌ها از مسیحیت می‌شود؟

31.  نظر مستشرقین درباره اسلام و پیامبراسلام چیست؟

32.  آیا مسیحی‌ها جزئی از وجود حضرت عیسی هستند؟

33.  ماجرای مناظره امام رضا7 با جاثلیق چیست؟

34.  چظور می‌شود قرآن تحریف نشود اما کتاب مقدس تحریف گردد؟

35.  آیا قرآن به صراحت به حقانیت مسیحیان و سایر ادیان گواهی داده است؟

36.  خدای انجیل کیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

37.  آیا خدای انجیل از حوادثى که در چند قدمى او مى‌گذرد بى خبر است؟

38.  آیا یعقوب پیامبر تا طلوع فجر با خدا کُشتى گرفت؟

39.  آیا بنى اسرائیل خداوند را در بالاى کوه مى‌بینند و او را مى‌خورند و مى‌آشامند؟

40.  آیا پسران خدا عاشق دختران زیباى آدمیان شدند؟

41.  آیا پدر بودن برای خداوند محدودیت نیست؟

42.  سفرپیدایش چه کتابی است و خدا و پیامبرانش چگونه‌اند؟

43.  عظمت قرآن نزد گوته چگونه است؟

44.  ناپلئون قرآن را چگونه می‌بیند؟

45.  حقیقت تثلیث چیست؟

46.  آیا تثلیث مناسب مقام ربوبى است؟

47.  آیا در جهان فردى پیدا مى‌شود بگوید سه مساوى است با یک؟

48.  تفاوت اناجیل همنوا و انجیل یوحنا در چیست؟

49.  پدر آریوس که بود و چه عقایدی داشت؟

50.  شورای نیقیه چه شوایی بود و چه قانونی را تصویب کرد؟

51.  آیا شاگردان نخستین حضرت عیسی هم قائل به تثلیث بودند؟

52.  نظر قرآن درباره‌ی تثلیث چیست؟

53.  آیا قانون سنگسار تنها در قوانین اسلامی یافت می‌شود؟

54.  آیا اسلام با آزادی منافات دارد؟

55.  چرا اگر کسی از اسلام خارج شود باید به قتل برسد؟

56.  دستگاه تفتیش عقاید چیست؟

57.  آیا اسلام حقوق اساسی زنان را نادیده گرفته است؟

58.  مکتب‌های غیراسلامی درباره زنان چه باوری دارند؟

59.  دیدگاه یهودیان درباره زنان چیست؟

60.  قانون نامه مانو درباره زنان چه می‌گوید؟

61.  جایگاه زن در ایران باستان چگونه بود؟

62.  سبک رفتار با زنان را در نظام اسلامی چگونه است؟

63.  آیا اسلام درباره حقوق زنان کوتاهی کرده یا مسیحیت و یهودیت و سایر مکتب‌ها؟

64.  آیا اندیشه اسلامی میان مرد و زن تفاوتی قائل است؟

65.  چرا دیه زن نصف دیه مرد است؟

66.  علت اینکه در محاکم قضایی اسلامی، شهادت دو زن با یک مرد برابر است چیست؟

67.  چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟

68.  علل و ریشه حجاب زنان از منظر اسلام چیست؟

69.  وضعیت حجاب در سایر ملت‌ها چگونه بوده است؟

70.  دیدگاه اندیشمندان غیرمسلمان درباره حجاب چیست؟

71.  حجاب یا بکینی، کدام بهتر است؟

72.  آیا تعدد زوجات نادیده گرفتن حقوق زنان محسوب نمی‌شود؟

73.  آیا زنان می‌توانند چند شوهر اختیار کنند؟

74.  نظر کتاب مقدس درباره همجنس گرایی چیست؟

75.  چرا اسلام به مردان اجازه چند زنی داده است، اما به زنان اجازه چند شوهری نداده است؟

76.  بشر براى حل مشکل فزونىِ تعداد زنانِ آماده ازدواج چه باید بکند؟

77.  مولف کتاب مقدس کیست؟

78.  از انجیل‌های چهارگانه چه می‌دانیم؟

79.  انجیل برنابا چیست و چه سرنوشتی داشت؟

80.  جرم برنابا و انجیلش چه بود؟

81.  دین و نقش آن در زندگی چیست؟

82.  دین چه ابعادی دارد؟

83.  جهان از منظر یک فرد الهى چگونه است؟

84.  از کجا آمده‌ام؟ براى چه آمده‌ام؟ به کجا خواهم رفت؟

85.  آگاهی‌های انسان چگونه است؟

86.  حس مذهبی چیست؟

87.  آیا آگاهی انسان از خدا و نیکی‌ها و بدی‌ها فطری است؟

88.  شناخت مطلوب از نظر اسلام چیست؟

89.  اگر شناختهاى تقلیدى از ارزش بیرون است، چگونه مسلمانان در مسائل فروع، از مجتهد تقلید مى‌کنند؟

90.  راههاى شناخت خدا در اسلام چیست؟

91.  از اقسام توحید و مراتب آن چه می‌دانیم؟

92.  چرا باید خدا را پرستش کرد؟ و چرا باید غیر او را پرستش نکرد؟

93.  حقیقت پرستش چیست؟

94.  صفات ثبوتی و سلبی خدا چیست؟

95.  عدل خدا چگونه است؟

96.  انگیزه انجام ظلم چیست؟

97.  توجیه مخالفان عدل خدا چگونه است؟

98.  پیامبران چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند؟

99.  مقصود از عصمت چیست؟

100.  چرا پیامبران باید معصوم و مصون باشند؟ چه مى‌شود که آنان داراى چنین قوه و قدرتی مى‌شوند؟

101.  معجزه چیست و چگونه دلیل بر راست گوئى آورنده آن است؟

102.  چرا پیامبران هرگز کارهاى متناسب با مرتاضان و تارکان دنیا را انجام نمی‌دهند؟

103.  آگاهى پیامبران از جهان بالا چگونه است؟

104.  خدا با پیامبرانش چگونه ارتباط برقرار می‌کند؟

105.  وحی چیست؟

106.  تفاوت پیامبران و نوابغ در چیست؟

107.  چرا محصول فکر و دستگاه ادراکى نوابغ همیشه درست نیست؟

108.  اگر همه چیز به تقدیر خدا و قضاى اوست، دیگر اختیار چه معنى دارد؟

109.  سرنوشت چیست؟

110.  آیینی که باید امروز از آن پیروی نمود چیست؟

111.  دلایل نبوت پیامبر اسلام چیست؟

112.  قرآن چگونه معجزه‌ای است؟

113.  انسان کامل کیست؟

114.  آیا محتوای قرآن دارای تناقض می‌باشد؟

115.  براى شناختن پیامبر واقعى از مدعى دروغگو چه باید کرد؟

116.  عالم مسیحی چه سوالاتی از امام باقر پرسید؟

117.  آیا هدف وسیله را توجیه مى‌کند؟

118.  چرا باید امام مورد عنایات خدا باشد؟

119.  آیا مسائل اجتماعى ایجاب نمى‌کند که امام از طرف مردم برگزیده شود؟

120.  از سرگذشت غدیر چه می‌دانیم؟

121.  لفظ مولی در غدیرخم چه معنایی داشت؟

122.  حضرت علی7 که بود؟

123.  شیعه کیست؟

124.  تفاوت امامان با پیامبر چیست؟

125.  امامان بر حق بعد از پیامبر چه کسانی هستند؟

126.  موعود اسلامی کیست؟

127.  ازدواج نرجس خاتون و پدر امام زمان چگونه صورت گرفت؟

128.  از شباهت‌های حضرت مهدی4 و حضرت عیسی7 چه می‌دانیم؟

129.  هرگاه مرگ پایان زندگى همه انسانها باشد چه خواهد شد؟

130.  دلایل امکان معاد چیست؟

131.  برهان قرآنی معاد چیست؟

132.  تناسخ چیست و چرا باطل است؟

133.  بر چه اساسى گفته مى‌شود راه نجات انسان، منحصر در دین اسلام است؟

134.  پلورالیسم دینی یعنی چه؟

135.  چرا سایر ادیان نمى‌توانند نقش دین اسلام را ایفا کنند و انسان را به سعادت برسانند؟

136.  قرآن درباره پلورالیسم چه می‌گوید؟

137.  آیا همه مردم دنیا جز گروهی از مسلمانان واقعی جهنمی هستند؟

138.  آیا خدا بر تختی نشسته و حکومت می‌کند؟

139.  عرش عظیم خدا چیست؟

140.  آیا پیامبر معصوم مستحق اجر و پاداش است؟

141.  پیامبر اسلام چگونه معصومی است که در قرآن آمده خداوند گناه او را بخشیده است؟

142.  چگونه خدایی که جسم ندارد خون دارد و امام حسین ثارالله است؟

143.  چرا مقام امامت موروثی است و از پدر به پسرش منتقل می‌شود؟

144.  اگر خلافت به دست حضرت علی می‌افتاد چه اتفاقی رخ می‌داد؟

145.  با وجود تصریحات پیامبر، ابوبکر چگونه به خلافت رسید؟

146.  جنجال تاریخی سقیفه چیست؟

147.  صدّیق اکبر و فاروق اعظم کیست؟

148.  اساسی‌ترین اصل حاکم بر جهان اصل تغیّر و تحوّل است؛ پس چگونه شریعت اسلام جاودانی است؟

149.  آیا اسلام اعمال را فقط برای پاداش قرار داده و از تقرب حرفی به میان نیاورده است؟

150.  اگر بدن اخروی همین بدن دنیوی است، اجزائی از بدن انسان که پس از مرگ به بدن سایر انسانها یا جانوران منتقل می‌شود چه وضعی دارد؟
 
۰ نظر ۱۰ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۳۷
سایت انسان معاصر






به نام خدا

         سلام به دوست عزیزم علی

         امروز که این نامه را می‌نویسم، بیشتر پی برده‌ام که چرا پدر کلیسا مرا از گفتگو با یک جوان مسلمان منع می‌کرد. شاید از دیدگاه او صلاح بود که این گفتگو‌ها ادامه نیابد؛ اما خدا را شاکرم که نور حق جویی را در دل من تاباند و مرا از ادامه گفتگوهایمان منصرف ننمود. راستش را بخواهی، در تمام مدتی که تو اینجا بودی و با هم جلسه می‌گذاشتیم و حرف می‌زدیم، چندین باز خواستم نکاتی را بگویم، اما هربار به خودم می‌گفتم عجله نکن، شاید هنوز زود باشد و آنچه که می‌پنداری، درست نباشد. به هر ترتیب، بر خلاف میل باطنی‌ام که دوست داشتم جلساتمان به سرانجام برسد و آنگا تو سفرت را پایان بدهی، اما نشد.

         تو به کشورت بازگشتی در حالی که هنوز سوالات زیادی در ذهن من باقیمانده بود و جوابشان را نداشتم که خودم را قانع کنم. با نامه نگاری هم آنطور که باید و شاید نمی‌شد انتظار نتیجه‌ی گفتگوهای حضوری را داشت؛ اما به لطف الهی و با همتی که او عطا کرد تا در این راه خستگی بر من غالب نشود، موفق شدم منابعی را که در طول نامه نگاری هایمان معرفی می‌کردی را بخوانم و هرجا سوالی بود از خودت پی گیری نمایم. سوالاتم را می‌پرسیدم و جوابهای قوی و منطقی ات مرا وادار به پذیرش می‌کرد. در گفتگوهای حضوریمان هم در کافی شاپ همینطور بود. برای همین من بیشتر سکوت می‌کردم و هرگاه تو با زیرکی می‌خواستی مهر تاییدی از من بگیری فقط و فقط نگاهم پاسخت را می‌داد.

         چه کنم که میل حق جویی در من شدت یافته و عطشم را برای رسیدن به حق زیاد کرده بود و مشتاقانه بر سر قرارها حاضر می‌شدم. ثانیه شماری می‌کردم تا قرار بعدیمان فرا رسد. همواره با خودم در ستیز بودم که داری با خودت چه می‌کنی. نکند واقعا قصد داری مغلوب این جوان مسلمان شوی!

         دوست خوب من

         با وجود آنکه در تمام گفتگوها تو غالب می‌شدی، اما باز امیدوار بودم تا درجلسه بعد میخکوبت کنم و با سوالات و پاسخ‌های دندان شکن مغلوبت سازم. اما حیف و صد حیف. حیف که تلاشهای من بی‌ثمر بود و مسیحیت آنقدر تهی از عقلانیت و ضعیف بود که نمی‌توانست مرا در این مبارزه پیروز بگرداند. آنقدر اختلافات فاحش در کتاب مقدس بود که نمی‌شد آنرا توجیه کرد. آنقدر عقاید توهمی و خیالپردازی‌های کودکانه داشت که نمی‌شد از آن دفاع کرد. با این همه نقاط ضعف، من باید چه می‌کردم!

         با اینکه در روزهای نخست یقین داشتم در این مبارزه شکست از آن توست، اما در همان دیدارهای نخستین یقین کرده بودم یا باید طرف تعصباتم را بگیرم و یا باید دست تسلیم بالا ببرم. اگر واقعا دنبال حق بودم، پس باید تعصب را کنار می‌گذاشتم و واقع بینانه جلو می‌رفتم. شرط اول در حق جویی همین اصل است که من بسیار با خودم جنگیدم تا بتوانم آنرا بپذیرم. تعصب در یافتن حق، امری بیهوده است که راهی جز گمراهی در پیش ندارد.

         امروز بر این باورم که زندگی از دیدگاه مسیحیت، زندگی صحیحی نیست. عقاید کتاب مقدس، عقاید سالمی نیست. تلاش کلیسا بر این است که جامعه مسیحی را از کتاب مقدس دور نگه دارد تا با مطالبی که مسیحیت را به چالش می‌کشاند آشنا نشوند.

         دوست من

         اکنون من به حقانیت اسلام پی برده‌ام و راه سعادت را در آن می‌دانم. نور اسلام بر دل من تابیده و دیگر گمراهی به قلبم نمی‌تواند نفوذ کند. خدا را به احسن وجه می‌شناسم و از بندگی‌اش لذت می‌برم. خدا را شکر می‌کنم که مرا به سوی دین اسلام و پیامبری حضرت محمد راهنمایی کرد.

         حقیقتا اسلام دینی است مبتنی بر عقل و منطق. مسلمان کسی است که بهترین قوانین را برای زندگی در دست دارد. اگر خللی در زندگیش دارد، اشکال از کم کاری اوست. مسلمان مانند کسی است که کلید درب سعادت را در دست دارد، اکنون این خود اوست که چطور این کلید را به کار بندد تا بتواند درب سعادت را به روی خودش باز نماید. من هم مدت کوتاهی است که کلید سعادت را یافته‌ام و با یاری خدا آنرا به کار خواهم بست. از ناکارآمدی کلیسا خسته شده‌ام. نمی‌توانم به حرفهایی که نه هیچ منطقی آنرا می‌پذیرد و نه حتی پدران کلیسا - به عنوان بانیان اصلی آن - آنرا به کار می‌بندند، معتقد باشم. برایم زجر آور است دینی داشته باشم که به انتها رسیده و زمانی بیشتر تا مرگش نمانده است.

         دوست من

         از همه‌ی لطف و محبت هایت ممنونم. اگر با رفتار ناپسند من در روز اولی که یکدیگر را در حریصا دیدیم، دلزده می‌شدی، من اکنون با گوهر نایاب اسلام ناآشنا نبودم. از تو متشکرم بابت همه‌ی لطف هایت که بی‌دریغ با من به گفتگو نشستی و در این راه خسته نشدی.
    دوستت - کارل